داد

نشريه اجتماعي-اقتصادي

و پژوهشي-تاريخي

click
click
click
click
click
click
click
click
click
click

click

خوزستان يا خراب آباد، ارزيابي برگزيده

بیشترین شبکههای فساد مالی اداری در استان خوزستان کشف شده اند. همین کارها باعث شده است تا صندوق بین المللی پول رسماً اعلام کند که ایران بزرگترین صادر کننده فرهیختگان در جهان میباشد و منابع معتبر جهان اعلام دارند که بیش ار 8 هزار استاد ایرانی در دانشگاههای جهان به تدریس و پژوهشهای علمی اشتغال دارند
 

در مورد كيفيت، ضرورت و فايده سفرهاي استاني هيئت دولت كه در دولت نهم آغاز شد سخنان زيادي گفته شده است ولي كمتر كسي بوده است كه از اينگونه سفرهاي بسيار پرهزينه دفاع كرده باشد.
مصوبات چند صد موردي در يك سفر دو روزه فرياد همه را بلند كرده است. مردم بهترين متقاضي در مورد عملكرد اينگونه سفرها هستند.
 به ياد دارم يكي از اعضاي سپاه پاسداران كه در جنگ تحميلي علاوه بر اينكه يك چشم خود را از دست داده و شيميايي نيز شده است و در خانه حقيري در خرمشهر زندگي ميكند در برابر پرسشي كه از او در مورد سفر دوم هيئت دولت به خوزستان كردم پاسخ داد اينها همهاش حرف است و ما در عمل چيزي نديديم اين را نه او بلكه حتي افرادي عادي نيز تكرار ميكنند.
در تابستان سال گذشته كه براي بازديد از طرح توسعه نيشكر به خوزستان رفته بودم ساختمان دهكده المپيك اهواز كه عمليات اجرايي آن از پيش از انقلاب آغاز شده بود را در سمت راست خود مشاهده كردم فعاليتي در دولت به خوزستان بود چرا حالا در آن فعاليتي ديده نميشود او پاسخ داد مدتي است كه آن را به همين حال رها كردهاند و ميگويند پولي نداريم كه كارها را ادامه دهيم كه طبعا از اين نمونهها بسيار زياد است.
مسئله استان خوزستان كه كليديترين استان كشور است و بدون آن عملا ايراني نميتواند وجود داشته باشد همواره با اين گونه مشكلات دست به گريبان بوده است. عملكرد مديران بيلياقت اين استان كليدي باعث شده است تا آش آنچنان شور شود كه رييس جمهور گرامي در نشست مورخ 27/10/88 هيئت دولت و پس از بازگشت از خوزستان به وزراي خود اولتيماتوم دادند كه : «من با كسي شوخي ندارم تمام طرحهاي نيمه تمام استان خوزستان بايد در دولت دهم به پايان برسند»
ناكارآمدي مديران استان و عدم توجه دولت به خواسته مردم آن استان موجب گرديد تا آقاي كعبي نماينده آبادان در مجلس شوراي اسلامي به دولت اخطار دهند كه به استان خوزستان سفر نكنند زيرا حتي مصوبههاي سفر نخست نيز به مرحله اجرا در نيامدهاند. آشفتگي و باقي ماندن ويرانيهاي ناشي از جنگ كه در شهرهاي خرمشهر و آبادان شديدتر از اهواز به عنوان مركز استان، موجب شد تا يكي از نامزدهاي انتخابات اخير در مسافرتي به اهواز در جريان مبارزات انتخاباتي رياست جمهوري از وضع ظاهر شهر به گونهاي ناراحت شد كه گفت آيا اين است مركز ثروتمندترين استان كشور؟
براي آنكه اهميت استان خوزستان و نقش آن در سرنوشت ايران را مشخص تر بنمايد ناچارا عينا متن گفتگوي يك جاسوس اينتليجنت سرويس انگلستان به نام كاپيتان نوئل را ارائه ميكنم:
در سال 1209 شمسي او مامور منطقه بختياري شده و كشف و كراماتي از خود به ظهور رسانيد. توضيح آنكه سكه هاي زرد را قبلا در كوزههاي كهينه گلي جا داده و در نقطهاي دور افتاده دفن ميكرد بعدا بمنظور فريب و اغفال بختياريها كه از آنها درخواست كمك داشته و مخصوصا براي اثبات اين مطلب كه او از همه چيز اطلاعات كامل دارد محل اختفاي دفينهها را با مهارت و استادي تمام نظير عمليات حقه بازان و شيادان كشف مينمود و محتوي كوزهها را بين خوانين قسمت ميكرد و بدين طريق بختياريها را در اجراء دستورالعمل هايش مطيع ميساخت. در وقايع شهريور بيست او رييس شركت آبياري منطقه خوزستان شد و چون مصاحبه او با يك نفر ايراني در ماموريت اخير حاوي نكات جالب توجهي است لذا عينا در اينجا ميآوريم:
سوال از كاپيتن نوئل: چگونه شما چهل ميليون جزيره نشين، رجال سياسي ما را فرمان بردار خود ميكنيد؟
كاپيتن نوئل: در ممالكي كه منافع حياتي داريم نبايد بگذاريم مردان لايق حكومت كنند دستور است كه هر گاه يكي از رجال سياست خواست به نفع كشورش كار كند يا بايد او را از بين ببريم و يا از راس كاري كه به عهده دارد برش داريم.
سوال: آيا حيف نيست اراضي باير ما در خوزستان خشك و لم يزرع باشد؟
كاپيتن نوئل: آيا تصديق نداريد كه نفت از قدرتهاي درجه اول دنيا است و بهتر است دور اين قدرت جهاني، جمعيت هر چه كمتر باشد اگر غير از كار صنعت نفت، حرفهاي در اين جاها باشد و كار كشاورزي رونق بگيرد كارگر، ارزان پيدا نميشود و مردم سير ميشوند و آنوقت سيرها اسباب زحمت ما خواهند شد.
و از گفتههاي او است كه كشت نيشكر در ايران نتيجه ندارد و بيجهت سازمان كشاورزي در اين باره تلاش ميكند زيرا اگر نيشكر كاشته شود چه كسي خريدار شكر انگليسي در ايران خواهد بود.
او اعتقاد داشت كه بايد در جنوب ايران دولتي تشكيل يابد كه درآمد نفت جنوب به اين دولت متعلق باشد شايد تشكيلات پليس جنوب (اس. پي. آر) مقدمات اجراء همين نقشه بود.( انقلاب مشروطيت ايران، ترجمه م. هوشيار صفحه 149)
البته كار به اينجا پايان نيافت و دوباره بيست سال بعد اين دمل چركين سرباز كرد و در اوائل دهه 40 خورشيدي و در زمان حكومت پهلوي، بيگانگان (عمدتا شركتهاي نفتي انگليس) اقدام به تحريك خوانين شرق خوزستان كه داراي ذخائر نفت فراوان است نمودند و آنان را مسلح و تحريك به شورش عليه دولت وقت كردند كه در اين جريان بسياري از نيروهاي دولتي جان خود را از دست دادند. دولت ناچار به دخالت نظامي گسترده در اين منطقه شد و با ارسال تجهيزات سنگين مانند تانك، توپ دور برد و هزاران نيروي نظامي اين حرحكت را خنثي كرد و براي تحكيم قدرت خود، بخش شرقي استان خوزستان را از جدا كرد و استان جديدي بنام كهكيلويه و بوير احمد بوجود آورد كه عليرغم داشتن ذخاير نفتي فراوان و 4 برابر بارندگي نسبت به ميانگين ملي از جمله فقيرترين استانهاي كشور است.
ناآرامي هاي بهار138 در خوزستان ادامه همان جريان بود. ولي كار به اين پايان نمييابد و دولت عراق با همه ظاهرسازي ما حوزههاي نفتي مشترك با خوزستان را به مناقصه گذارده و وزارت نفت هم دست روي دست گذاشتهو به حرف دلسوزان كشور از جمله آقاي دكتر نژاد حسينيان معاون پيشين وزير نفت اهميتي نميدهد...
پس از پايان جنگ و در دورة سازندگي براي استان خوزستان طرحهاي بزرگي در نظر گرفته شده مانند طرح توسعه نيشكر و صنايع جانبي. اسفندماه سال آينده بيست سال از آغاز عمليات اجرايي اين طرح ميگذرد ولي از بيست كارخانهاي كه در اين بزرگترين طرح كشاورزي صنعتي جهان پيشبيني شده بود، تنها 5 كارخانه شكر آن ساخته شده و مابقي كارخانه ها مانند كارخانههاي خوراك دام كه ما نياز فراواني به آنها داريم، چهار كارخانه كاغذ كه ما وارد كننده عمده آن هستيم و 5 كارخانه خوراك دام هنوز حتي مراحل اجرايي آنان نيز آغاز نشده است بطوري كه اگر خيلي خوشبينانه به مسئله نگاه كنيم و دولت به خود بيايد و از سال آينده ساخت اين كارخانهها را اجرايي كند، شايد 5 سال ديگر اين كارخانهها به بهرهبرداري برسند يعني 25 سال و در تاريخ ايران اجراي يك طرح كشاورزي صنعتي اين اندازه به طول نيانجاميده است.
طرح كشت و صنعت جفير براي استان خوزستان هم اهميت اقتصادي دارد و هم امنيتي. براي اينكه اين طرح اجرا نشود، انجام آن را به تعاوني ايثارگران واگذار كردند كه به قيمت هاي امروز شايد بيش از 7 هزار ميليارد ريال هزينه در بر خواهد داشت و كسي از ابتدا به اين فكر نكرده بود كه ايثارگران خود نيازمند كمك دولت هستند و از كجا پول ميتوانند بياورند؟ اين طرح به حال خود رها شده است.
طرح الكاليپتوس به وسعت 21 هزار هكتار نيز سرنوشت مشابهي يافته است. عليرغم اينكه بيش از 40 درصد آبهاي جاري كشور در خوزستان جريان دارند و ساخت سد و تامين آب براي كشاورزي ميتوان بر روي زمينهاي آن 3 بار كشت نمود با آنچنان كندي پيش ميرود كه در سفر سوم هيئت دولت به استان خوزستان به صورت نمايشي از سد جره واقع در 35کيلومتري شهرستان رامهرمز كه سد نسبتا كوچكي است بهرهبرداري شد ولي مسئولين امر عنوان داشتند كه اين سد داراي مخزني بالغ بر 300 ميليون متر مكعب است به دنبال اين بهرهبرداري نمايشي تنها ميتواند 60 ميليون متر مكعب آب را ذخيره كند.
ساخت شبكههاي آبياري و زهكشي زمينهاي زير سد كرخه به وسعت 320 هزار هكتار بصورت فاجعه ملي درآمده بطوري كه شبكه 1 صدا و سيما در يك برنامه ويژه در مورد مسائل كشاورزي استان خوزستان گزارش مستندي تهيه كرد و يكي از كشاورزان به خبرنگاران تلويزيون ميگفت ده سال از آغاز بهرهبرداري از سد كرخه جزء 30 سد بزرگ جهان قرار دارد ميگذرد ولي هيچ كاري براي شبكهسازي آبياري آن نشده است و اين كشاورز بخت برگشته ميگفت ما هنوز ناچاريم از آب چاه استفاده كنيم و از شيوههاي سنتي آبياري كه ميزان تلفات آب در آن بسيار سنگين است سود ببريم.
مسئوليت تمام موارد مربوط به كشاورزي در اين استان به مديريت سازمان جهاد كشاورزي خوزستان بر ميگردد كه به علت ناكارآمدي مديريت آن و نداشتن انگيزه وبي لياقتي به حال خود رها شدهاند.
اينجانب براي بررسي اينگونه مسائل، بارها به زادگاه خود استان خوزستان رفتم و مسائل را از نزديك پيگيري كردم ولي آنچنان بيتفاوتي و بيانگيزگي در رئيس سازمان كشاورزي خوزستان مشاهده كردم كه از ادامه پيگيري اين كارها منصرف شدم.
خوزستان بزرگترين محل توليد كالاهاي پتروشيمي، فولاد، شكر، كاغذ و بسياري از محصولات كشاورزي كشور ميباشد. بنابراين در حكومت گذشته مسئله ساخت آزاد راهي از تهران به خورستان كه يك شاخه آن به بندر شاهپور (بندر امام خميني فعلي) و ديگري به خرمشهر نير در دستور كار قرار گرفت و براي اينكار قراردادي به مبلغ 1 ميليارد دلار با يك كنسرسيوم آمريكايي، فرانسوي و ايران به امضاء رسيد كه اين طرح مانند بسياري از طرحهاي توسعهاي ايران در دولت موقت لغو گرديد.
روزي به صورت تصادفي با فردي كه از طرف دولت موقت مامور فسخ اين قراردادشده بود، صحبت مي كردم. او گفت كه من بدهي بزرگي به مردم خورستان و ايران دارم زيرا از به من دستور داده شده بود كه اين قرارداد را لغو كنم! ايشان ميگفتند كه يكي از طرفين مذاكره كننده كنسرسيوم احداث اين آزاد راه به من گفت خوب در اين كه شما انقلاب كردهايد كه بحثي نيست ولي آيا نيازمند راههاي ارتباطي نيستيد چرا ميخواهيد اين قرارداد را فسخ كنيد؟ من پاسخي نداشتم و گفتم كه دولت موقت اين دستور را به من داده است. آن قرارداد لغو شد و كنسرسيوم خارجي با مطرح كردن پارهاي از مسائل 250 ميليون دلار از كيسه ملت ايران بعنوان خسارت هاي وارده برداشت كرد.
يعني ما نه تنها به اين آزاد راه نرسيديم بلكه 250 ميليون دلار به قيمتهاي 30 سال پيش هم خسارت پرداخت كرديم. در سفر هيئت دولت به خوزستان مقرر شده بود كه آزاد رده بندر امام به اهواز تا انديمشك ادامه پيدا كند و در سفر سوم هيئت دولت قرار شد براي اتصال آزاد راه اهواز: انديمشك به پل زال 100 ميليارد ريال اختصاص يابد كه اين 100 ميليارد ريال حتي هزينه تملك زمينهاي مسير را نميتواند تامين كند!
در اينچا چند بند مهم مصوبات سفر نخست هيئت دولت به خوزستان را يادآوري مي كنم:
بند ه- اختصاص 1500 ميليارد ريال از محل فروش اوراق مشاركت جهت احياي اراضي و گسترش فعاليتهاي استان از طريق بانك
كشاورزي در سال 85
بند ج : پيشبيني برنامه مستقل در لايحه بودجه سال 1386 جهت تكميل پروژههاي نيمه تمام طرح توسعه نيشكر و صنايع جانبي
- واگذاري مجتمعهاي كشت و صنعت شهيد رجايي و شهيد بهشتي و كارخانههاي به بهرهبرداري رسيده طرح توسعه نيشكر به مردم.
جالب است كه هيچكدام از موارد بالا انجام نشده است. در بخش صنعت، وضع به يك فاجعه بيشتر شبيه است. مانند ساخت كارخانه سيمان اميديه، كارخانهآلومينوم مسجد سليمان و تامين منابع مالي ارزي طرحهاي مورد تاييد سازمان صنايع خوزستان كه به تاييد بانكهاي عامل رسيدهاند. جالب اينجاست كه عليرغم ارسال نامهاي از طرف استاندار وقت خوزستان به جناب آقاي احمدينژاد هيچكدام از طرحهاي ارائه شده به ايشان تامين اعتبار ارزي نشدهاند و كماكان به حال خود باقي ماندهاند. چهار بانده كردن جاده خطرناك آبادان به بندر ماهشهر عليرغم گذشت 2 سال از سفر هيئت دولت تاكنون تنها ده درصد پيشرفت فيزيكي داشته است.
در ادامه اين يادداشت ميتوان به موارد بسيار زياد ديگري در بخش نفت، گاز، پتروشيمي، عدم اجراي طرح واحد احياي مستقيم و فولاد سازي كارخانه توليد ورقهاي پهن اكسين، عدم تصميمگيري جدي براي طرح مجتمع فولاد خرمشهر، كارخانه بزرگ روغن كشي خوزستان، توقف اجراي طرحهاي جديد پتروشيمي در منطقه ويژه پتروشمي بندر ماهشهر، عدم آغاز عمليات ا جرايي پالايشگاه دوم آبادان و موارد ديگر هم كه بسيار زياد هستند نيز اشاره كرد ولي يك نكته را در پايان ضروري ميداند كه به آن اشاره كنم كه وضع اسفبار استان خوزستان نه تنها اين استان را به بزرگترين استان داراي رشد جمعيتي منفي تبديل كرده است بلكه زمينهاي را فراهم ساخته است تا كانالهاي تلويزيوني متعلق به گروههاي تجزيه طلب استان خوزستان نيز ار فرصت موجود سوء استعفا كرده و با پخش فيلمهايي از مناطق مخروبه شهرهاي خوزستان، محل زندگي ايرانيان عرب زبان را با كشورهاي ثروتمند حاشيهخليج فارس مقايسه كرده و در آنان اين باور را بوجود آورند كه اگر خوزستان يا حداقل بخشي از آن تجزيه شود وضع زندگي مردم همانند اميرنشينهاي ثروتمند حاشيه خليج فارس خواهد شد.
در اين رابطه برخورد لازم دانستم، اين شيطنت را طي نامه اي براي وزير وقت اطلاعات بازتاب دهم كه متاسفانه از سوي وزارت اطلاعات با نگارنده تماسي نيز گرفته نشد با اين حال اميدوارم مسئولان امنيت ملي به اين نكته حساس عنايت بيشتري كنند و به استان خوزستان آنطور كه استحقاقش را دارد، توجه روا دارند.

پاسخ به پرسش ها

به دنبال انتشار یادداشت. دکتر آرمان با ارسال مقاله دیگری به الف به سوالات بینندگان در ذیل مقاله قبلی خود پاسخ گفتند.
بخش تحلیلی الف با تشکر از ایشان، مقاله ارسالی جدید دکتر آرمان را برای استفاده بینندگان محترم تقدیم می کند:
با سپاس از همه کسانی که چه بصورت مثبت و چه منفی به نوشته نگارنده توجه کردند در راستای رعایت اصولی حاکم بر رسانهها و همچنین ادب نسبت به تحلیلگران نوشته یاد شده موارد زیر به آگاهی رسانده میشود:
1- من یک اقتصاددان هستم نه یک فرد سیاسی، زیرا تکنوکراتها بندرت وارد جهان سیاست میشوند. بنابراین آنچه نوشته شده بر پایه آمار و ارقام است بویژه آنکه بدلیل عدم سرمایهگذاری کافی نه تنها در خوزستان بلکه در تمامی کشور رشد اقتصادی در ایران در سال 2010 برابر با نیمدرصد خواهد بود. (صندوق بینالمللی پول)
2- در اینکه دولت نهم کاستیهای ناشی از 16 سال بیتوجهی به بازسازی ویرانههای ناشی از جنگ تحمیلی را به ارث برده بود شکی نیست ولی در طول همین 4 سال گذشته حرکتی اساسی از آن دیده نشد.
البته یادآوری این نکته ضروری است که اوج بیتوجهی به استان خوزستان در دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی صورت گرفت. ایشان کار را به آنجا رساندند که در گردهمآیی مردم برای پاسداشت سالگرد باز پس گرفتن خرمشهر اعلام کردند که من مشکلات شما را میدانم ولی متاسفام که بگویم ما نمیتوانیم کاری برای شما انجام دهیم.
3- درباره مفید بودن یا نبودن سفرهای استانی هیات دولت و چگونگی گردآوری مردم برای مراسم استقبال سخن بسیار گفته شده بنابراین چیزی به آنچه که تاکنون گفته شده است نمیافزاید.
ولی این پرسش را از اظهارنظر کننده گرامی دارد که در دولت نهم علیرغم 3 سفر هیات دولت به استان چه پروژههایی آغاز و یا به بهرهبرداری رسیدهاند؟ تا آنجایی که من آگاه میباشم سدهای بزرگ کارون 4 و گتوند که برای کشور در صورت بهبهرهبرداری رسیدن بر پایه قیمت فعلی نفت خام سالیانه 3 میلیارد دلار صرفهجویی ارزی دارند پس از گذشت بیش از 15 سال از آغاز عملیات اجرایی آنان هنوز به بهرهبرداری نرسیدهاند در حالیکه ساخت یک سد نباید بیش از 4 سال بطول انجامد. طرح موسوم به طرح مقام رهبری برای توسعه کشاورزی استان خوزستان شامل 320 هزار هکتار پایانه سد کرخه چرا اجرایی نشد؟ از مبلغ 700 میلیون دلار اختصاص داده شده به استان خوزستان از محل حساب ذخیره ارزی در نخستین سفر هیات دولت چه مقدار محقق شده است؟ آیا مردم میدانند که تقریباً مبلغی جذب نشده است و این مصوبه تنها جنبه نمایشی داشته است؟
آیا مسوولان سازمان جهاد کشاورزی و صنایع استان خوزستان پاسخی برای این ناکارآمدیها دارند؟ آیا نمیتوان از این گفته رییس سازمان جهاد کشاورزی اظهار شگفتی نکرد که تولید گندم در استان خوزستان در سال آینده از 1.6 به 1.7 میلیون تن میرسد و دلیل آن را افزایش بارندگی میدانند؟ به عبارتی افزایش بهرهوری در هکتار و بکارگیری شیوههای نوین آبیاری موجب اینکار نشده است.
این در حالی است که مدیر عامل کشت و صنعت پارسآباد مغان اعلام میکند با سود بردن از شیوههای نوین کشاورزی میزان برداشت گندم در هر هکتار از مرز 6 تن فراتر رفته در حالیکه بعلت ضعف مدیریت بخش کشاورزی در استان خوزستان میزان برداشت گندم از هر هکتار و بسیار کمتر از استان آذربایجان شرقی است. در حالیکه استان خوزستان دارای شرایط بسیار بهتری نسبت به آذربایجان شرقی میباشد.
آیا در بخش صنعت کاری شده است؟ مدیر عامل شرکت فولاد خوزستان چند روز پیش در یک گردهمایی میگویند. برای ساخت مجتمع فولاد خرمشهر نیاز به 8 هزار میلیارد ریال بصورت ارزی و ریالی داریم. برای افزایش ظرفیت تولید فولاد خوزستان از 3.2 به 5 میلیون تن نیز به همین مقدار منابع مالی نیازمندیم اما گوش شنوایی برای این گفتهها نیست.
4- با نظر فردی که از ماهشهر در رابطه با تعطیلی واحدهای پتروشیمی و عدم آغاز عملیات اجرایی پروژههای جدید در منطقه ویژه پتروشیمی ماهشهر علیرغم درآمدهای افسانهای نفت و بیکاری که در آن منطقه بیداد میکند موافقم.

5- در مورد ضعیف بودن مدیران استان همانگونه که خوانندگان گفتهاند شکی نیست ولی در پایان سومین سفر هیات دولت تنها مدیر عامل بی کفایت سازمان آب و برق خوزستان عوض شد در حالیکه سایر مسوولین استان از جمله بخش راهوترابری، کشاورزی و صنایع نیز بعلت عملکرد ضعیف میبایستی تغییر میکردند و استاندار فعلی که بدون شک مسوولیت نظارت بر فعالیتهای استان را دارد در کمال شگفتی فراوان برای مدت 4 سال دیگر به سمت استاندار خوزستان برگزیده شدند. گویی هدف این است که شرایط استان خوزستان همانند گذشته ادامه پیدا کند.
6- در اینکه مصوبات هیات دولت به استانها دارای پشتوانه کارشناسی نیستند همین بس که مصوبه هیات دولت مبنی بر ساخت خط لوله پرهزینه اتیلن شرق کشور اشاره کرد که به دلیل کمبود آب در استانهای مسیر این لوله غیر قابل اجرا تشخیص داده شده است.
7- در نوشتار خود تلاش کردم که با ظرافت بسیار به شرایط ویژه خوزستان و خطراتی که در صورت ادامه فقر اقتصادی در آن ایران را تهدید میکند بپردازم ولی گویا خوانندگان به این نکه توجه نکردند. بیاد دارم روزی وزیر پیشین نفت را ملاقات کردم، به ایشان گفتم به ظرفیت پیش از جنگ رساندن پالایشگاه آبادان برای ما اهمیتی فراتر از افزایش تولید فراوردههای نفتی را دارد و به معنای یک غرور ملی است ایشان در پاسخ گفتند مردم آبادان از ما طلبکار هستند و تا زمانی که من وزیر نفت هستم اجازه خرج کردن حتی یک دلار در پالایشگاه آبادان را نخواهم داد. اگر این گفته با دقت موشکافی شود میتوان به پارهای از مسایل مبتلا به این استان پیبرد.
8- در اظهار نظرها مرا متهم به ایجاد اختلاف بین مردم و دولت میکنند و دلیل میآورند که آیا جانبازی را که از او یاد بردم اشراف کامل به مسایل خوزستان دارند که چنین اظهار نظری کردند؟ نیازی به این نیست که ایشان مطلبی گفته باشند یا نه، مردم خود به مسایل آگاه هستند و میتوانند سره راه از ناسره تشخیص دهند.
9- در روزنامههای مورخ 88.11.15 از قول نماینده ماهشهر در مجلس آمده بود که در اعتراض به صداوسیما عنوان کرده بود شهر ماهشهر دارای بیشترین تعداد مهاجران جنگ زده است و نرخ بیکاری در آن در بالاترین حد در استان است. البته تعداد اندکی از مردم ایران میدانند که ایشان مدتی استاندار استان خوزستان بودهاند و بخشی از مشکلات فعلی استان مربوط به زمان مدیریت ایشان است.
10- از طرف یکی از اظهار نظر کنندگان به اینجانب ایراد گرفته شده بود که چرا تنها به مسایل استان خوزستان پرداختهام. البته در نوشتار خود به این مهم اشاره کرده بودم که ایران بدون خوزستان نمیتواند وجود داشته باشد. اندکی به اطراف خود نگاهی بیاندازید: گرمای خانهمردم، سوختی که در خودروها استفاده میشود، یارانههایی که به مصرف کنندگان داده میشود همه سرچشمه در خوزستان دارند اگر حتی به سفره خود نگاهی بکنید مشاهده خواهید نمود که بر سر سفرههای ایرانیها چیزی جز کالاهای که با پول نفت وارد می شود وجود ندارد. بخش بزرگی از نان، 85 درصد روغن نباتی مصرفی، دوسوم شکر مصرفی، برنج وا خیراً هم میوههای خارجی همه از محل درآمد نفت و گاز طبیعی تامین می شود. بعبارتی اگر خدای ناکرده روزی درآمد نفت کشور کاهش یابد با توجه به عدم سرمایهگذاری در بخشهای مولد اقتصادی، تفاوت چندانی با مردم آفریقا و بنگلادش نخواهیم داشت.
اگر برق خانهها و صنایع در اوج مصرف در ایران از تبریز گرفته تا تهران و اصفهان و مشهد قطع نمیشوند ناشی از تولید برق از سدهای ساخته شده بر روی 3 رودخانه بزرگی است که در خوزستان قرار دارند زیرا اینگونه سدهای برق آبی در زمان اوج مصرف وارد مدار میشوند البته گستره فعالیت نگارنده محدود به خوزستان نبوده، در تبدیل استان خراسان به قطب سوم تولید فولاد و بزرگترین تولید کننده فولاد آلیاژی کشور نقش اساسی داشتم.
در تحقیق بزرگترین سرمایهگذاری تاریخ ایران نقش بسیار حساسی داشتم و اگر اندیشههای من بعنوان یک اقتصاددان نبود این پروژه به این زودیها به بهرهبرداری نمیرسید. همانگونه که طرح توسعه نیشکر پس از گذشت 19 سال به بهره برداری نرسیده و سدهای کوچکی مانند شهید مدنی، تبریز، البرز در مازندران، ماملو برای تامین آب آشامیدنی تهران و ... هنوز پس از گذشت بیش را پانزده تا بیست سال به بهرهبرداری نرسیدهاند.
تمام طول آزادی راه زنجان، تبریز را در جادههای ناهموار طی کردم و برای اتصال آن از تبریز به مرز بازرگان تلاش فراوان کردم و حتی در مصوبههای سفر هیات دولت به آذربایجان شرقی نیز گنجانده شد ولی این طرح استراتژیک هم به سرنوشت سایر مصوبهها دچار شده است.
در بسیار از پروژههای توسعهای کشور نیز در حد خود تلاش کردهام. خوزستان را تنها به عنوان یکی از استانهای ایران میشناسم و کارهایی که در آنجا صورت میگیرد و باید بگیرد در هیچ جای ایران امکان آن وجود ندارد.
11- نفت و گاز طبیعی خوزستان و برق تولیدی ناشی از سدهای آن متعلق به همه ایرانیان است. بنابراین عنوان مطالب احساسی مبنی بر اینکه منابع خوزستان در تهران هزینه میشوند برداشتی است کاملاً نادرست. تونل توحید در تهران و بزرگراههای شهرهای مشهد و اصفهان با پول نفت خوزستان ساخته نشده اند. هزینهآنها را مردم و بنگاههای اقتصادی آن شهرها پرداخت کردهاند. شهرداری های شهرهای بزرگی مانند اصفهان، مشهد، تبریز و تهران برای اجرای پروژههای عمرانی خود حتی اقدام به انتشار اوراق مشارکت کردند و میکنند. اینکه شهرداران خوزستان نمیتوانند منابع درآمدی خود را تنوع بخشند و یا اقدام به انتشار اوراق مشارکت نمایند دلیل ناکارآمدی آنها و عدم شناخت از واقعیتهای موجود است.
12- اینکه گفته شده که غیر بومیها در اولویت استخدام هستند مطلبی است کاملاص نابجا ـ این مطلب راحتی در زمان اجرای طرح توسعه نیشکر و صنایع جانبی هم بارها عنوان کردند ولی بر پایه آنچه دیدهام 97 درصد شاغلین این طرح خوزستانی و بویژه هممیهنان عرب زبان ما هستند. در اینکه مدیران استان خوزستان ضعیف هستند بحثی نیست ولی انیکه نیروهای غیربومی عامل عقبماندگی استان خوزستان هستند سخنی است کاملاً نادرست. مگر آقای قالیباف شهردار تهران و آقای ملک مدنی شهردار پیشین تهران که تاثیرات شگرفی در تهران بوجود آوردهاند تهرانی هستند؟
13- توسط یکی از خوانندگان عنوان شده بود که شهرداری اهواز برای گسترش فضای سبز خانههای ما را ویران کرد. در صورتی که اینکار کاملاً قانونی است و در تمامی شهرهای ایران اینکار انجام میگیرد و طبعاً خوزستان نیز از این امر مستثنی نیست.
البته شهرداریها موظت به پرداخت قیمت روز به صاحبان املاک هستند و بدون شک شهرداری اهواز نیز از چنین قانونی پیروی میکند، ولی اینکه خانههای مردم را خراب کردهاند و فضای سبزی ایجاد نشده جای پرسش فراوان دارد. مدیریت سایت الف نوشتهاست اگر مدارک قابل استنادی دارید ارایه دهید که این وظیفههر شهروندی است.
14- یکی از خوانندگان در دفاع از سفرهای استانی عنوان داشند که پس از سفر هیات دولت در شهر، چند مدرسه و زایشگاه ساختهاند. آیا برای انجام چنین کاری که در حد معاون استاندار هم نیست هیات دولت با هزینههای سنگین بایستی این امر را عملی سازد؟
15- در مورد مدیران پروازی و اعلام نام آنها بارها خوانندگان این مساله را تکرار کردند ولی خوانندگان بفرمایند که کدام مدیر ارشد استان ساکن خوزستان است؟ حتی پزشکان متخصص نیز به شکل پروازی در خوزستان حضور دارند و دلیل آنهم نبود امکانات زیر بنایی مانند مدرسه، دبیران شایسته، بیمارستان مجهز و فضای شهری مناسب و سایر تاسیسات زیربنایی که در جذب کارشناسان و متخصصان مفید واقع میشود است.
چرا در گذشته نه تنها تمام مدیران استان ساکن آنجا بودند و متخصصان خارجی حتی با خانوادهخود در خوزستان زندگی میکردند و حال عکس آن انجام میشود؟
به یاد دارم در دانشگاه جندیشاپور اهواز حتی فارغ التحصیلان درجه دکترای دانشگاه کمبریج که هواره جزو 10 دانشگاه برتر جهان بوده است درس میدادند. در دانشکده نفت آبادان هم چنین بود. حال مقایسه بفرمایید که ... دانشگاه چمران چه وضعی دارد؟ و آیا اصولا دانشگاه شهید چمران اهواز در ردهبندی جهانی مراکز علمی جایگاه علمی گذشته خود را دارد که بتواند استادان معتبر را به خود جذب کند؟
16- یکی از اظهار نظر کنندگان نوشته بودند که 30 درصد آبهای ایران در خوزستان جاری هستند(البته بیش از این رقم است) اگر این آبها کنترل شوند؟ آیا خوانندگان میدانند که بر روی رودخانه کارون پنج سد دیگر به نام کارون 2، بازوفت، خرسان 1، 2 و 3 میتوان ساخت که هنوز حتی عملیات اجرایی یکی از آنان نیز آغاز نشده است. آیا دولتی که در چهارسال گذشته درآمدهای افسانهای نفت را داشت نمیتوانست در این مورد کاری بکند؟
بر روی رودخانه دز علاوه بر سد فعلی که چهالوپنج سال پیش با تکنولوژیهای آن زمان در مدت چهار سال ساخته شد میتوان سد بختیاری که در صورت ساخته شدن با داشتن ارتفاعی برابر با 310 متر بلندترین سد جهان خواهد بود را عملیاتی کرد. بر روی رودخانه کرخه نیز دو سد دیگر بنام سدهای سازبن و پاعلم باید ساخته میشدند که در دولت آقای خاتمی عملیات اجرایی آنان نهتنها آغاز نشد بلکه آنان را غیر اقتصادی دانستند.
دولت خاتمی علیرغم یک میلیارد مارکی که دولت آلمان به ایران برای سد بختیاری و جهت نجات از بحران مالی یک شرکت ساختمانی آلمانی پیشنهاد داده بود به دلیل مدیریت ضعیف اجرایی نشد.
به عبارتی این اقدام موجب شد تا ایران از سههزار مگاوات برق ارزان و ذخیره سه میلیارد متر مکعب آب محروم گردد.
17- متاسفانه ایجاد بیدلیل فضای امنیتی و سیاسی در استان که در دولت نهم تشدید شده است موجب فرار دادن کارشناسان دلسوز خوزستان شده و آنان را خانه نشین کرده است.
جالب توجه اینکه علیرغم تمام چنین اقداماتی بیشترین شبکههای فساد مالی اداری در استان خوزستان کشف شده اند. همین کارها باعث شده است تا صندوق بین المللی پول رسماً اعلام کند که ایران بزرگترین صادر کننده فرهیختگان در جهان میباشد و منابع معتبر جهان اعلام دارند که بیش ار 8 هزار استاد ایرانی در دانشگاههای جهان به تدریس و پژوهشهای علمی اشتغال دارند.
با سپاس فراوان از همه عزیزان
دکتر بهمن آرمان، برگرفته از سایت الف

click

 

 

>>Twitter

>>

 click

>>

 click

خيزش 88

منتشر شد و به گونه پي دي اف در دسترس خوانندگان است

اصل چهل و چهار قانون اساسی: پایه ای برای مصادره ی دارایی هایِ به یغما رفته ی توده ها از سوی بازاریان بزرگ و بنیاد-موقوفه خواران فربه و پاسداران بالا جایگاه در درون نظام ولایت فقیه

 

نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بر پایه سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی با برنامهریزی منظم و صحیح استوار است. بخش دولتی شامل کلیه صنایع بزرگ، صنایع مادر، بازرگانی خارجی، معادن بزرگ، بانکداری، بیمه، تأمین نیرو، سدها و شبکه‏های بزرگ آبرسانی، رادیو و تلویزیون، پست و تلگراف و تلفن، هواپیمایی، کشتیرانی، راه و راه‏آهن و مانند اینها است که به صورت مالکیت عمومی و در اختیار دولت است. بخش خصوصی شامل آن قسمت از کشاورزی، دامداری، صنعت، تجارت و خدمات میشود که مکمل فعالیتهای اقتصادی دولتی و تعاونی است

 

از اصل ۴۵ قانون اساسی: پایه ای برای بازپس گرفتن دارایی های تاراج شده ی مردم ایران از دست اندرکاران سامانه ی ولایی در سی سال گذشته

 

انفال و ثروتهای عمومی از قبیل زمینهای موات یا رها شده، معادن، دریاها، دریاچهها، رودخانه‏ها و سایر آبهای عمومی، کوه‏ها، دره‏ها‏، جنگٌلها، نیزارها، بیشههای طبیعی، مراتعی که حریم نیست، ارث بدون وارث، و اموال مجهول‏المالک و اموال عمومی که از غاصبین مسترد میشود

 

سه ستون اقتصادي سامانه ولايي که در درازاي سي سال نزديک به هفتصد ميليارد دلارسرمايه هاي ملي را بر باد داده اند، نزديک به هشتاد درصد اقتصاد ايران را زير کنترل دارند. اين سه نيروعبارتند از تجار بزرگ، بنياد-موقوفه خواران فربه و پاسداران بالا جايگاه در درون نظام ولايي. دستياران برون مرزي آنان نيز انحصارهاي مالي-نظامي-نفتي بين المللي هستند.سرکوب جنبش هاي زنان و جوانان و کارگران و روشنگران، پوششي است براي اين چپاول همه سويه

 click