گفتــــــمانی گـــــــرهی: نه تنها ملی-مردمی شدن نفت بدون پیروزی انقلاب ملی-دمکراتیک شدنی نیست، بلکه کامیابی انقلاب ملی-دمکراتیک نیز بدون حل بنیادی گفتمان نفت به سود "پایینی ها" ناشدنی است. در ایران، پیاده سازی بی کم و کاست اصل چهل و چهار قانون اساسی و کنترل "به راستی" دمکراتیک و شورایی یکان های کلیدی از سوی کارگران و مزدبگیران می تواند زمینه ی این کامیابی را فراهم سازد: هم برای تامین هزینه ی خدمات اجتماعی رایگان یا بساارزان دولتی-تعاونی برای "پایینی ها"، و هم برای انباشت کلان سرمایه به منظور تدارک انقلاب صنعتی. بنا به آزمون های جهانی، دستیابی بدین خیزش صنعتی در درازی دو تا سه دهه شدنی است. سامانه های بهره کشانه ای که در کشورهای روبه رشد از سوی "یک درصدی" های جهان پشتیبانی می شوند (و در ایران: قاجارها و پهلوی ها و ولایی ها)، راهبند بزرگی بوده و هستند در گدار این گونه دگردیسی های شتابان و پایـــــــــــدار و مردمی
نگاهي به جايگاه زنان در جنبش مردمي
فشرده ی نوشتار
شرکت مؤثر زنان کارگر و زحمتکش ايران در اعتراضهاي گوناگون معيشتي و خواستهاي برحقي که رژيم ناتوان از پاسخ بدانهاست (مثل خواستهاي معلمان و پرستاران)، تحريم بيسابقه انتخابات نمايشي بهويژه از طرف زنان، همگي، نشانههايي بارز از آن است که زنان با ادامه دادن به جنبش پرتوان زن زندگي آزادي نه تنها سنگرهاي فتح شده را رها نخواهند کرد بلکه بههمراه توده هاي زحمتکش براي فتح سنگرهاي بعدي خيز برداشته اند تا ديو استبداد را از خانه و جامعه برون رانند. به همين سبب جنگ ددمنشانه جمهوري اسلامي عليه زنان و دختران ايران در عرصه هاي گوناگون شدت يافته و آنان با جسارتي بي نظير هزينه هاي سنگين عبور از خط قرمزهاي نظام را -حتي با از دست دادن جان خويش- مي پردازند
.............
جنبش زن رندگي آزادي بر بستر جنبش هاي اعتراضي پيش از آن (به ويژه خيزشهاي مردمي سالهای نود و شش، و نود و هفت) و دههها تلاش پيگيرزنان شجاع ايران عليه قوانين تبعيض آميز شکل گرفت و سرآغاز تحولي برگشتناپذير در ميهن ما گرديد. تحولي که رژيم ولايي با تمام توان حکومتي و با به کاربردن انواع ابزارهاي اهريمني سرکوبگري اش از کشتار صدها معترض خياباني، کورکردنها، مسموم ساختن دانش آموزان دختر مدارس، اعتراف گرفتن هاي اجباري در شکنجه گاه ها، اعدام مبارزان دلير اسير گرفتار در بند رژيم، و جز اين ها، نتوانسته و نخواهد توانست وضعيت مطلوب اجتماعي و سياسيو مورد نظرش را به قالب گذشته بازگرداند
بهچالش طلبيدن اسلام سياسي و عبور از انواع خط قرمزهاي مبتني بر تبعيض هاي جنسي و جنسيتي -مثل داشتن حجاب اجباري اين نماد بارز اسلام سياسي و در برابر آن رشد دامنه دار گفتمان برابري طلبانه- گفتماني که همراهي مردان را نيز به جز واپس ماندگان در تاريکي هاي قرون وسطا را بهخود جلب کرد- جدايي دين از حکومت و حفظ کرامت انسانها بدون قيدوشرط و نيز رشد گفتمان طرد سلطه هر نوع تفکري منسوخ بر زندگي نيمي از مردم ميهن ما، بدون شک دستاورد چشمگير اين خيزش مردمي است که با شعار زيباي زن زندگي آزادي آغاز شد. رژيم با همه ترفندها و تبليغات حکومتي اش و گسيل مزدوران سرکوبگرش به خيابانها اين بار با نام حجاب بان و بهگردش درآوردن ونهايي بهمنزله ی سلولهايي براي بازداشت دختران و زنان ميهن در سرکوبگرياي بر پايه ی طرحهاي تنبيهيعهدعتيقي اي مانند طرح نور باز هم نتوانست در تاريکيهاي ارتجاعش دستاوردهاي چشمگير جنبش زن زندگي آزادي را بازپس گيرد
خواست انجام تغييرهايي بنيادين
اين جنبش در شکلهايي متنوعتر و تکامل يافته تر و درعينحال با شرکت قشرهاي گوناگون مردمي به راه خود ادامه داده و خواست انجام تغييرهايي بنيادين به مهمترين خواست مردم ميهن ما تبديل شده است. اعتراض هاي نمادين خياباني مانند روسري سوزندان ها، عمامه پراکني ها، و گيسو بريدنها امروزه جاي شان را به مقاومت شگفتانگيز زنان و دختران در برابر تحميل حجاب اجباري رژيم و براي حق داشتن پوشش اختياري و سبک زندگي موردنظرشان و همچنين شرکت فعال در مبارزات مطالباتي کارگران و زحمتکشان، بازنشستگان، معلمان، پرستاران، طرفداران محيط زيست، دانشجويان و استادان، مادران و خانوادههاي دادخواه و به ويژه پيکار شجاعانه زندانيان سياسي داده است
بازپسگيري فضاهاي شهري به شکلهاي گوناگون، بياعتنايي به حضور نيروهاي سرکوبگر، و بهچالش کشيدن قالبهاي کليشهاي تحميلي سبک زندگي از سوي رژيم ولايي (مانند: جاي زنان در خانه و فرزندآوري است) و اختيار کردن حق طبيعي خود براي سبک طبيعي زندگيشان از جمله رقصيدن، آواز خواندن، موتورسواري، و حتي تلاش مضاعف در جهت دستيابي به موفقيتهاي ورزشي در غياب و نبودِ حمايت از سوي دولت و برعکس، بهوجود آوردن محدوديتهاي فراوان در اين زمينه از سوي دولت، اخراج شدنها از کار و تحصيل دانشگاه يا کلاً تعليق از تحصيل. شرکت مؤثر زنان کارگر و زحمتکش ايران در اعتراضهاي گوناگون معيشتي و خواستهاي برحقي که رژيم ناتوان از پاسخ بدانهاست (مثل خواستهاي معلمان و پرستاران)، تحريم بيسابقه انتخابات نمايشي بهويژه از طرف زنان، همگي، نشانههايي بارز از آن است که زنان با ادامه دادن به جنبش پرتوان زن زندگي آزادي نه تنها سنگرهاي فتح شده را رها نخواهند کرد بلکه بههمراه تودههاي زحمتکش براي فتح سنگرهاي بعدي خيز برداشته اند تا ديو استبداد را از خانه و جامعه برون رانند. به همين سبب جنگ ددمنشانه جمهوري اسلامي عليه زنان و دختران ايران در عرصههاي گوناگون شدت يافته و آنان با جسارتي بي نظير هزينه هاي سنگين عبور از خط قرمزهاي نظام را -حتي با از دست دادن جان خويش- مي پردازند
سرکوب خشن دختران و زنان
رژيم جمهوري اسلامي گل عمر جاني شريف مانند آرميتا گراوند، دختر دانشآموز که بدون حجاب اجباري در راه رفتن به مدرسه بود را پرپر کرد. سارا دلدار، از فعالان گيلاني و زنداني سياسي سابق اهل رشت، پس از تحمل عفونتهاي ناشي از زخمهاي اصابت گلوله هاي ساچمه اي رژيم و رسيدگي نکردن و نرساندن دارو به او در زندان لاکان رشت، پس از آزادي مشروط و بهعلت تأخير در روند معالجه جان جوان خود را از دست داد. او در ميانه کمک رساندن به مجروحان در جنبش زن زندگي آزادي، از ناحيه چشم هدف گلوله بارانهاي ساچمه اي قرار گرفته بود. نفس حاجي شريف، نيز در اول تيرماه امسال حجاب بانها او را زير کتک و دشنام گرفتند. فيلم خشونت وحشيانه نسبت به اين کودک در شبکههاي اجتماعي پخش گرديد. مادر نفس در مصاحبه
با روزنامه شرق، با شجاعتي کم نظير، به افشاي اين خشونت وحشيانه پرداخت و نفس را دانشآموزي نخبه، هنرمندي مستعد، و ورزشکاري مدال آور نام برد، اما اين کودک اکنون و پس از اين کتکها و دشنامها به مشکل هاي روحياي فراوان دچار شده است. زارا اسماعيلي، دختر جواني که با اجراهاي خياباني و حتي در مکانهايي عمومي مانند مترو، پارک، بدون داشتن حجاب اجباري توجه بسياري از کاربران شبکههاي اجتماعي را به خود جلب کرده بود، بهوسيله نيروهاي امنيتي دستگير و زنداني شد و کسي از سرنوشت او اطلاع ندارد. آرزو بدري، مادري جوان از شهرستان نور در مازندران، بهخاطر رعايت نکردن حجاب اجباري در خودرو خودش با تيراندازي مأموران رژيم بهسوي او تا آستانه مرگ پيش رفت. بنا بر گزارشها، حال اين مادر جوان وخيم و از ناحيه کمر فلج شده است. رؤيا حشمتي، در ارتباط با حکم شلاق و اجرا شدن اين حکم، و دادن شعار زن زندگي آزادي در حين شلاق خوردن از سوي او، در سال گذشته چهره طالباني رژيم ولايي را باري ديگر نزد افکار عمومي ايران و جهان به نمايش گذاشت. مادران دادخواه و مادران خاوران همچنان براي دادخواهي در راهند و مزارهاي جمعي و بينشان عزيزانشان را گلباران ميکنند و خانواده هاي دادخواه اين جنبش نيز مثل هميشه با ممانعتها و آزارهاي مأموران رژيم سرکوبگر جمهوري اسلامي و دستگيري و زندان (مانند مادر پويا بخياري) روبرو هستند
زندانيان سياسي زن
در بند زنان زندان اوين براي پخشان عزيزي از سوي قاضي افشاري- قاضي حکومتي بنا بهروال قوه قضائيه غيرمستقل نظام جمهوري اسلامي- حکم اعدام صادر شده است. پيش از او نيز براي شريفه محمدي، فعال کارگري زنداني در زندان لاکان رشت حکم اعدام صادر شده است. در بند زنان زندان اوين همچنين براي وريشه مرادي و نسيم سيمياري نيز با اتهام بغي- قيام عليه حکومت- خطر صادر شدن حکم اعدام وجود دارد
بنا به گزارش صفحه اينستاگرامي نرگس محمدي، از 69 زن زنداني سياسي عقيدتي زندان اوين، 22 زن بالاي 60 سال سن متحمل حبس" هستند. در زندان لاکان رشت براي فعالان زندانيان زن فعال در راه دستيابي به حقوق طبيعي زنان در گيلان که عبارتند از: زهره دادرس، متين يزداني، شيوا شاه سياه، نگين رضايي، زهرا دادرس، ياسمين حشدري، فروغ سميعنيا، آزاده چاوشيان، سارا جهاني، جلوه جواهري، آناهيتا دوستدار، نينا گلستاني، رزيتا رجايي، آناهيتا حجازي، و نگين عدالتخواه، حکمهايي سنگين صادر شدهاند. اين حکم هاي سنگين خود نمونههايي آشکار از ادامه يافتن مبارزه زنان در عين همزمان بودن با سرکوبگريهاي رژيم زنستيز قرون وسطايي جمهوري اسلامي است
بخشي از بيانيه تشکيلات دمکراتيک زنان
آبان ماه هزار و چهارصد و سه خورشیدی
|