گفتــــــمانی گـــــــرهی: نه تنها ملی-مردمی شدن نفت بدون پیروزی انقلاب ملی-دمکراتیک شدنی نیست، بلکه کامیابی انقلاب ملی-دمکراتیک نیز بدون حل بنیادی گفتمان نفت به سود "پایینی ها" ناشدنی است. در ایران، پیاده سازی بی کم و کاست اصل چهل و چهار قانون اساسی و کنترل "به راستی" دمکراتیک و شورایی یکان های کلیدی از سوی کارگران و مزدبگیران می تواند زمینه ی این کامیابی را فراهم سازد: هم برای تامین هزینه ی خدمات اجتماعی رایگان یا بساارزان دولتی-تعاونی برای "پایینی ها"، و هم برای انباشت کلان سرمایه به منظور تدارک انقلاب صنعتی. بنا به آزمون های جهانی، دستیابی بدین خیزش صنعتی در درازی دو تا سه دهه شدنی است. سامانه های بهره کشانه ای که در کشورهای روبه رشد از سوی "یک درصدی" های جهان پشتیبانی می شوند (و در ایران: قاجارها و پهلوی ها و ولایی ها)، راهبند بزرگی بوده و هستند در گدار این گونه دگردیسی های شتابان و پایـــــــــــدار و مردمی
آیا "توقف" خصوصی سازی و "توقف" نولیبرالیسم یا مصادره ی یکان های کلیدی با اصل چهل و چهار قانون اساسی
بخشی از برنامه ی اقتصادی چپ ها، پیش از انقلاب مردمی بهمن: "تمرکز رشته های کلیدی صنعت، بانکداری، بیمه و بازرگانی خارجی در دست دولت، قرار دادن بخش دولتی در خدمت خلق و تامین رشد پیگیر آن در کلیه ی رشته های" اقتصاد: بویژه به یادداشت های پایان نوشتار بنگرید
سیاست چیزی نیست جز گویش فشرده ی اقتصاد، و حقوق چیزی نیست جز نویسش فشرده ی سیاست. در سامانه های بهره کشانه ی پارینه و کنونه، هر سه بخش فراچنگ "دارایان" بوده و هست. آنان که به نام پشتیبانی از "ناداران" بر دریافت ژرف روندهای اقتصادی چشم می پوشند، پهنه ی نبرد سیاسی-فرهنگی با بیدادگری های سرمایه را به "دارایان" سپرده اند. در کشورهای بالنده یا رو به رشد، نخستین و برجسته ترین پهنه ی نبرد با بیدادگری های زراندوزان جهانی و ریزه خواران محلی شان، گستره ی نیرد است برای به کنترل مردمی درآوردن مواد خام، و در کشورهای نفتخیر بویژه چیرگی بر بخش های نفتی-گازی. آنان که به نام پشتیبانی از "پایینی" ها، از درآمدن به پهنه ی نبرد بنیادی در این بخش گرهی اقتصادی خود می دارند، دانست یا نادانست، به آسیاب "بالایی" ها آب می ریزند، چه سیاست برز باشند و چه "خمیر" ورز: "پایینی" ها، و پیشاپیش آنان پرپیشینه ترین کارگران صنعتی ایران، بجاست که از هم اکنون برای به میدان آوردن بسیار حساب شده ی "مورالس" های آینده در درون کشورمان، بر گرد خواست سیاسی-اقتصادی پیاده سازی بی کم و کاست اصل چهل و چهار قانون اساسی که برآیند صد سال نبرد دشخوار و خونبار مردم ماست - و نه "توقف" نولیبرالیسم و "توقف" خصوصی سازی که بخشی از سوسیال دمکرات ها پرجمش را می افرازند - نیرو بسیجند و با گرایش های ناآشکار و آشکار رفرمیستی و ناسیونالیستی در رده های خود، زیر هـــــــــــــر نامی یا نشانی، هشیارانه و پیگیرانه برزمند
خميری بساورز می دهيد، باری تکه ای از آن نمی چشيد
اشتباه می نگرید درست ديدن هم هنر است درست انديشيدن هم هنر است دستان هنر آفرين تان گاه دشمنِ جان تان می شود
خميری بساورز می دهيد، باری تکه ای از آن نمی چشيد برای ديگران بردگی و بيگاری می كنيد و می گمانید آزاديد دارای را داراتر می سازيد و اين را آزادی می ناميد
از دمِ چشم گشودنتان بر گِردتان آسيابی می افرازند كه دروغ آرد می كند دروغ هايی که تا پايان زیست با شماست می گمانید وجدان-آزاديد، باری وجدان تان را خريده اند پيوسته رو به پذیرش و کُرنش ايد با سرهای فرودآمده، گويی از كمر دو نيم شده و بازوان فتاده، هرز می گَرديد با آزادی بيكاری و آزادی کارگزینی باری اين آزادی آن روی سكه ی آزادی است از ناظم حکمت
یادداشت یکم بخشی از برنامه ی چپ ها، پبش از انقلاب مردمی بهمن: "تمرکز رشته های کلیدی صنعت، بانکداری، بیمه و بازرگانی خارجی در دست دولت، فرار دادن بخش دولتی در خدمت خلق و تامین رشد پیگیر آن در کلیه ی رشته های اقتصاد ... ملی کردن بانک ها و موسسات بیمه، مصادره ی اموال خاندان پهلوی (و اینک، خاندان ها و نهادهای گوناگون ولایی) و سایر خائنین به خلق و میهن. اجرای تمام و کمال قانون ملی کردن صنعت نفت – که در ایران خلافت زده، همه ی آن آشکار و ناآشکار خصوصی شده است – در سراسر کشور ..." : در گنجاندن اصل بسیار مردمی چهل و چهار در قانون اساسی کنونی، چپ ها باری سنگین بر دوش کشیدند، و در این راه فراوان خون خوردند. اصلی در خدمت "پایینی" ها که ولاییان، بویژه پس از کشتار دلخراش زندانیان سیاسی در سال شصت و هفت، گستاخانه لگد مالیدند درباره ی اصل چهل و چهار قانون اساسی بنگرید به لینک زیر
 |
یادداشت دوم از برنامه ی چند سال پیش چپ ها برای دگرگونی های ریشه ای در روسیه، که الیگارش های روس، کنسرن های جهانی، و بنیادگرایان کشورهای نفت خیز را نگران کرده بود: "ما ثروت روسیه، منابع طبیعی، صنعتی و مالی آن را در خدمت مردم قرار می دهیم. رشته های استراتژیکی مهم و صنایع مادر، برق، راه، مخابرات، بانک های بزرگ را ملی خواهیم نمود. دولت فروش و انحصار الکل اتیلیک را بخود برمی گرداند. این انگیزه ای برای پیشرفت می شود و سالانه تریلیون ها روبل وارد خرانه می کند؛ موجب ایجاد بودجه برای توسعه مناطق، حل فقر و مانع تخریب کشور" می گردد درباره ی گفتمان گرهی در انقلاب ملی-دمکراتیک بنگرید به لینک زیر
|