بازار ایران را کنسرن ها نمي خواهند از دست دهند
پاسخی به آنان که بیهوده دل به «پارلمان بازار» و دولت «تدبیر و امید» سردار سازندگی بسته اند: «تا زمانی که تولید داخلی رشد پيدا نکند چاره ای جز واردات نخواهيم داشت. در جهان امروز جنگ بين قدرتهای بزرگ تنها ساختن موشک و افزايش توان نظامی نيست، جنگ بر سر به دست آوردن بازارهای جديد است. ايران کشوری است که فقط از طريق درآمد نفت روزانه 200 ميليون دلار درآمد دارد. يک کشور صنعتی اگر بخواهد چنين درآمد ارزی خالصی داشته باشد بايستی روزانه حداقل 5 ميليارد دلار کالای توليد شده صادر بکند، هزينه واردات مواد اوليه را از آن کم بکند، که شايد به زحمت به 100 ميليون دلار خالص روزانه میرسد. بنابراين برای کنسرن های جهانی و ریزه خواران محلی، ايران بازار بزرگی است با 70 ميليون نفر جمعيت و درآمد سالانه ای بالغ بر 120 ميليارد دلار ناشی از صادرات نفت، مواد پتروشيمی، ميعانات گازی و مواد معدنی خام.اين بازار را قدرتهای خارجی نمیخواهند از دست بدهند و به هر ابزاری برای از دست ندادن اين بازار و وابسته نگه داشتن اقتصاد ايران به خود سود میبرند. و این هم یک نمونه: اتاق بازرگانی در ايران (که همچون دیگر دزدان سپاهی-روحانی-امنیتی-دولتی نماینده ی مستقیم در «دولت کلیددار» دارد و برای قراردادهای «آب دار» با کنسرن های نفتی و نانفتی کمین کرده است) به مرکزی برای ايجاد رانت و درآمدهای سنگين آن هم از طريق واردات تبدیل شده است. تا زمانی که اين ساختار تغيير نکند نميتوان کاری انجام داد … (گفته بودند) که بخش خصوصی را تبديل به سرمايه گذاری های بسيار بزرگ بکنيد. ولی با کدام اتاق بازرگانی (و نیز کدام دولت و مجلس مردمی، کدام «بخش خصوصی» ملی)؟ مافياهای گوناگون مانع از ساخت کارخانه های ساخت کاغذ در کشور میشود و در نهايت از يک ميليارد دلار واردات کاغذ سالانه به ايران عده ای سود زيادی میبرند که اين عده به هيچ وجه اجازه کارهای مولد را نخواهند داد. بيشتر افرادی که در اتاقهای بازرگانی به ويژه ايران (بخوان در «خلافت بازاری» و «انگلی-وارداتی» کنونی) هستند نه متخصصند نه صنعتگر. بلکه بازرگانانی هستند که مدام به دنبال سفرهای خارج از کشور رايگان و بستن قرارداد برای واردات هستند. تا (زمانی که) سرمايه گذاری افزايش پيدا نکند، نه مشکل اشتغال حل میشود نه ضريب جينی اصلاح میشود. فاصله طبقاتی نیز روز به روز افزايش پيدا خواهد کرد. چگونه است که کارخانه های فولادسازی در ايران احداث نمیشود و ما از بندرعباس شاهد بارگيری کشتیهای حامل سنگ آهنهای ايران هستيم به قيمت هر تن 170 دلار و از سوی ديگر شاهد کاميونهايی هستيم که محصولات فولادی بين 700 تا 800 دلار در هر تن وارد میکند؟ در صورتی که کسانيکه بر روی اين ذخاير سنگين که در هيچ کشوری جز امريکا به اين تنوع منابع مس، منابع آهن، زغال سنگ، نفت و گاز وجود ندارد، در خانه های گلی زندگی میکنند. ديدن متکديان بر سر چهار راهها که هر روز افزايش پيدا میکنند نشانه فقر در کشوری است که بر روی دريايی از ثروت قرار دارد». و این هم پاسخ «داد» به این همه بیــــــــــداد، از زبان زرتشت: آخر «سزای آن کس که دروغ پرستِ ناپاک را به شهریاری برساند، چیست؟ پادافره ی (مجازات) آن بدکنش که مایه ی زندگی خویش را جز به آزار کشاورزانِ درست کردار و چارپایان بدست نیاورد، چیست؟ دانایی باید تا دانایی را بدین پرسش پاسخ گوید و بیاگاهاند. مبادا که ازین پس نادان کسی را بفریبد! مبادا کسی از شما به گفتار و آموزش دروغ پرست، گوش فرادهد، چه آن سیاهکار به خانمان و روستا و کشور، ویرانی و تباهی رساند. هان ای مردم! ساز نبرد کنید و دروغ پرستان را از مرز و بوم خویش برانید! به گفتار آن کس باید گوش فراداد که به راستی اندیشیده است، بدان خردمندی که درمان بخشِ زندگی است، بدان کس که تواند در برابر آذرافروزان بدانسان که باید، سخنِ راست و استوار بر زبان» راند. آری، افروغ هایِ اینگون اندیشه هایِ بی گاهند که می توانند در خانه ی ما و همسایگان مان، روشن دلانِ دلیری بزایند، که درازگاه «پاسدار و نگاهبان» کشتزارانِ داد شوند. باشد که افروزه ای گردند بر فرازِ «گفتمان»های خواست-گرایِ مان
در پس پرده عدم حمايت از بخش توليد، رانت خواران و مافيا هستند
زراندوزان زمامدار بازاری-سپاهی-روحانی وابسته به گروه های تندرو و پراگماتیست و اصلاح طلب، در کنار «اپوزیسیون رانت خوار» درون و برون مرزی، منابع سنگين ارزی کشور را که بر طبق آمار صندوق بين المللی پول چندی پیش بالغ بر 97 ميليارد دلار بود، برای چندمین باره «جارو» کردند. آنان دلارهای نفتی-گازی-معدنی را در راستای هدفهايی قرار میدهد که آن هدفها در راستای ايجاد اشتغال و افزايش سطح رفاه عمومی نيستند. برای نمونه صفر کردن تعرفه واردات شکر به بهانه نيمه شعبان و ماه رمضان گذشته نشانه هايی بودند که دم خروسی را نشان می دادند که ريشه در سياستهای ضد توسعه و کاهش شديد سرمايه گذاریها داشتند. دولت ترکيه تصميم گرفته توليد فولاد خود را تا سال 2015 از 30 ميليون تن فعلی به 54 ميليون تن برساند. بعيد به نظر می آيد که ايران بتواند بيش از 20 ميليون تن در طول اين فاصله توليد فولاد داشته باشد. طبيعی است که در پس پرده عدم حمايت از بخش توليد رانتخواران و مافيا هستند و کسانی که کالای قاچاق وارد میکنند و در دستگاههای تصميم گيری شديدا نفوذ دارند
از صادرات نفت، مواد پتروشيمی، ميعانات گازی و مواد معدنی خام تا کنسرن های جهانی
تا زمانی که تولید داخلی رشد پيدا نکند چاره ای جز واردات نخواهيم داشت. در جهان امروز جنگ بين قدرتهای بزرگ تنها ساختن موشک و افزايش توان نظامی نيست، جنگ بر سر به دست آوردن بازارهای جديد است. ايران کشوری است که فقط از طريق درآمد نفت روزانه 200 ميليون دلار درآمد دارد. يک کشور صنعتی اگر بخواهد چنين درآمد ارزی خالصی داشته باشد بايستی روزانه حداقل 5 ميليارد دلار کالا توليد شده صادر بکند هزينه واردات مواد اوليه را از آن کم بکند که شايد به زحمت به 100 ميليون دلار خالص روزانه میرسد. بنابراين برای قدرتهای بزرگ صنعتی، ايران بازار بزرگی است با 70 ميليون نفر جمعيت و درآمد سالانه ای بالغ بر 120 ميليارد دلار ناشی از صادرات نفت، مواد پتروشيمی، ميعانات گازی و مواد معدنی خام.اين بازار را قدرتهای خارجی نمیخواهند از دست بدهند و به هر ابزاری برای از دست ندادن اين بازار و وابسته نگه داشتن اقتصاد ايران به خود سود میبرند
اتاق بازرگانی همچون دیگر نهادهای سپاهی-روحانی و امنیتی-دولتی، کانونی برای درو کردن دلارهای نفتی
اتاق بازرگانی در ايران (که هم اکنون نماینده ی مستقیم در «دولت اعتدال» دارد و برای قراردادهای «آب دار» با کنسرن های جهانی کمین کرده است) به مرکزی برای ايجاد رانت و درآمدهای سنگين آن هم از طريق واردات تبدیل شده است. تا زمانی که اين ساختار تغيير نکند نميتوان کاری انجام داد … (گفته بودند) که بخش خصوصی را تبديل به سرمايه گذاری های بسيار بزرگ بکنيد. ولی با کدام اتاق بازرگانی؟ مافياهای گوناگون مانع از ساخت کارخانه های ساخت کاغذ در کشور میشود و در نهايت از يک ميليارد دلار واردات کاغذ سالانه به ايران عده ای سود زيادی میبرند که اين عده به هيچ وجه اجازه کارهای مولد را نخواهند داد. بيشتر افرادی که در اتاقهای بازرگانی به ويژه ايران، هستند نه متخصصند نه صنعتگر. بلکه بازرگانانی هستند که مدام به دنبال سفرهای خارج از کشور رايگان و بستن قرارداد برای واردات هستند.تا سرمايه گذاری افزايش پيدا نکند نه مشکل اشتغال حل میشود نه ضريب جينی اصلاح میشود و فاصله طبقاتی روز به روز افزايش پيدا خواهد کرد.
بر روی دریایی از ثروت هستیم اما «متکدیان» و گدایان بی شمار بر سر چهار راه ها
ديدن متکديان بر سر چهار راهها که هر روز افزايش پيدا میکنند نشانه فقر در کشوری است که بر روی دريايی از ثروت قرار دارد.چگونه است که کارخانه های فولادسازی در ايران احداث نمیشود و ما از بندرعباس شاهد بارگيری کشتیهای حامل سنگ آهنهای ايران هستيم به قيمت هر تن 170 دلار و از سوی ديگر شاهد کاميونهايی هستيم که محصولات فولادی بين 700 تا 800 دلار در هر تن وارد میکند؟ در صورتی که کسانيکه بر روی اين ذخاير سنگين که در هيچ کشوری جز امريکا به اين تنوع منابع مس منابع آهن زغال سنگ نفت و گاز وجود ندارد در خانه های گلی زندگی میکنند. اين در شان مردم ايران نيست. با اين شرايط ايران به قدرت اول اقتصادی منطقه که هدف سند چشم انداز بوده است نخواهد رسيد و سال به سال موقعيت اقتصادی آن ضعيف و بدون شک قدرت سياسی و چانهزنی آن هم کم خواهد شد و منافع ملی ما همانگونه که در حال حاضر در پارس جنوبی شاهد آن هستيم نصيب ديگران خواهد شد
برگرفته از سایت الف با پاره ای افزایش ها و ویرایش ها
در همين پيوند
تاجران «اتاق بازرگاني ايران-امريکا» را خواب مي بينند
اعلام خطــــــــــــر، نيروهاي سياسي مشکوکي درکارند
صندوق بين المللي پول: خلافت ايراني «الگويي» براي کشورهاي نفت خيز
چه کساني شرکت هاي نفتي را «خزنده» به ايران فرامي خوانند
دلالي «خودي ها» در بخش «نان و آب دار» نفتي-گازي
|