داد

click

نشريه اجتماعي-اقتصادي

و پژوهشي-تاريخي

clickجنگ «تمام عیار» بر سر نفت میان «خلافت خواهان» درون و برون مرزی

 وعده زنگنه برای افزایش تولید در نفت وگاز، در ظاهر بی شباهت به وعدههای مدیران نفت در زمان دولت احمدینژاد نیست. اگر چه زنگنه، برای عبور از موانع موجود گامهایی کوچکی برداشته است. دعوت از «شش شرکت بزرگ نفتی!!!» برای بازدید از ایران، نوعی «روابط عمومی» و ایجاد فرصت برای گفتگوی مستقیم با نمایندگان شرکتهای نفتی بزرگ است که از پنج سال پیش تاکنون به کار در ایران خاتمه داده اند. گام دیگر بیژن زنگنه، وعده اصلاح پیمانهای نفتی ایران (بیع متقابل) و دادن امتیازهای آبــــــــــــــــــدار بخصوص در دریای خزر به شرکتهای خارجی است. سهم کنونی ایران در جذب سرمایههای خارجی، اقتصاد انرژی و تولید نفت و گاز از آبهای خزر صفر است. به دلیل تفاوت طبیعت قراردادهای نفتی قزاقستان، آذربایجان و ترکمنستان و مشارکت شرکتهای خارجی در تولید کشورهای یاد شده، هیچیک از شرکتهای بزرگ آماده سرمایه گذاری در طرحهای اکتشاف و تولید ایران بر اساس بیع متقابل (که در عمل قرارداد های پیمانکاری بشمار میروند) نخواهد ... سپاه موسسه ای را که در حال سوددهی بوده از بانک ملی با یــــــــــک هفتم قیمت روز خریده و امروز آنرا در حال ورشکستگی و بدهیهای مالی، بیســــــــــت برابر سرمایه اسمی به قیمت نامعلوم به یک شرکت ساختمانی واگذار میکند. سازمان بازرسی جمهوری اسلامی که رییس آن به مقام وزارت دادگستری در دولت «تدبیر و امید» حسن روحانی رسیده ظاهرا «کمترین انحرافی در از میان رفتن صدها میلیارد داراییهای عمومی نمی بیند!!!». شرکت نفت سپانیر - متعلق به سپاه (قرارگاه خاتم) و از بزرگترین پیمانکاران نفت و گاز ایران- نیز با شرایطی مشابه صدرا، در مسیر تغییرات مدیریتی قرار گرفته است. با آمدن تیم مدیریتی تازه به حوزۀ نفت، سپاه علاقه خود را برای ادامه طرحهای پیمانکاری نفت از دست داده است. مانند هر «سودجوی فرصت طلب» دیگر، سپاه داراییهای موجود در شرکتهای متعلق به خود را «نقد کرده!!!» و تعهدات کاری و مالی خود را در شکل «بدهیهای صدرا و سپانیر و دهها شرکت صوری و ورشکسته وابسته به دامن دولت!!!» (بخوان به دامن مردم رنج کشیده و سرکوبیده، اما رزمنده ی ما) و تیم تازه مدیریت نفت نهاده است. با قطع شدن پیمانهای میلیاردی نان و آب دار و بدون نظارت و حسابرسی، سپاه ظاهراً اجرای "ماموریت ملی" در نفت را تا اطلاع ثانوی پایان یافته تلقی میکند. زنگنه (بخوان دار و دسته ی پراگماتیست-اصلاح طلب ها که خود میلیاردها دلار درآمد نفتی-گازی را پیشتر بر باد داده اند) طی اولین رویارویی با سپاه بر سر نفت، نبرد جایگزینی «عوامل خود» را با «کارگزاران سپاه» برده است، ولی برای «برنده شدن در جنگ نفت» نیازمند پیروزیهای دیگر بخصوص در جبهه سیاست خارجی (بخوان زد و بند با کنسرن های نفتی) است

بیژن نامدار زنگنه در فاصله کوتاهی پس از استقرار در ساختمان وزارت نفت چند مدیر کلیدی زیرمجموعه خود را تغییر داد. در حرکتی موازی، سپاه پاسداران که بزرگترین پیمانکار صنایع نفت و گاز و بزرگترین واسطه فروش و تجارت نفت و فرواردههای نفتی جمهوری اسلامی است به تغییراتی در مالکیت و مدیریت شرکتهای پیمانکاری متعلق بخود دست زده است.

‫در مهمترین تغییرات مدیریتی نفت، زنگنه منصور معظمی را که علاوه بر سابقه کار در نفت، سفارت در برزیل را نیز در کارنامه دارد به عنوان معاون امور بینالمللی وزارتخانه، و محسن قمصری را به عنوان مدیر امور بینالمللی شرکت نفت و مسئول بازاریابی و فروش نفت معرفی کرد. در تغییرات دیگر احمد قلعه بانی نیز جای خود را به یکی از نفرات شناخته شده تیم تازه روحانی خواهد داد.

‫در اولین تغییرات، معظمی جانشین احمد خالدی شد که در زمان تصدی خود به عنوان معاون اقتصادی شورای امنیت ملی رژیم مصوبه فروش نفت به بابک زنجانی را تهیه دید و ابلاغ کرد و در مرحله بعد، و پس از انتقال هدف دار او به وزارت نفت و تصدی معاونت بینالمللی وزارتخانه، مصوبه خود را در شورای امنیت ملی در مورد امتیاز بابک زنجانی (میلیاردر جوان واسطه فروش نفت) بموقع اجرا گذاشت! ‫طی تحولات مدیریتی مرتبط با سپاه نیز مالکیت (و مدیریت) شرکت نفت دریایی "صدرا" و همچنین مدیریت شرکت پیمانکاری نفت "سپانیر" تغییر کردند.

‫علاوه بر آغاز جنگ نفت مابین تیم تازه مدیریتی حسن روحانی با سپاه، مجلس اسلامی رژیم نیز به جبهه نبرد دیگری از این جنگ تمام عیار مابین شاخه های قدرت در درون حاکمیت جمهوری اسلامی تبدیل شده است. طرح دعاوی مسعود میرکاظمی، رییس کنونی کمیسیون انرژی مجلس، و وزیر پیشین نفت در دولت احمدی نژاد، پیرامون دلایل قطع سه ساله مبادله نفت با دو کشور همسایه شمالی، کاهش تولید نفت ایران به صورت "دستوری" به میزان ۳۰۰ هزار بشکه در روز توسط "سیف الله جشنساز" مدیر عامل پیشین نفت، با هدف تامین "منافع خصوصی" و بازار یابی آسانتر واسطههای نفتی، و خبر خودداری بابک زنجانی دلال میلیاردر نفتی مرتبط با عامل امنیتی و سپاه، از بازگرداندن ۲.۸ میلیارد دلار بهای چند محموله نفت فروخته شده، تنها بخشی از جنگ گستردهای است که مابین عوامل حکومت در مورد نحوه تقسیم قدرت و منافع نفت در گرفته است. میرکاظمی در اظهارات خود از بابک زنجانی تنها به عنوان "ب.ز" یاد کرده است.

‫در واکنش به تحولات مرتبط با شاخه مجلس جنگ داخلی نفت، شرکت نفت "نیکو" (زیرمجموعه شرکت ملی نفت) که در لندن به ثبت رسیده و محل استقرار خوشنشینهای مورداعتماد حاکمیت و مسئولان اصلی فروش و دریافت پولهای نفتی است، به نوبه خود به صدور بیانه ای مبادرت کرد و ضمن دفاع از اقدامات مربوط به تجارت نفت مبادله ای و محکوم ساختن قطع سه ساله آن با دستور مسعود میرکاظمی، به این نبرد چند وجهی داخل شد.

‫در اقدام دیگری شرکت نفتی "کاسپین اویل دیولوپمنت" که به صورتی کاملا بحثانگیز در ایرلند به ثبت رسیده و در شمال ایران به دلالی نفت مشغول بوده، بابت قطع سواپ (مبادله) نفت، دعوایی برای دریافت ۱۰۰ میلیون دلار غرامت مطرح ساخته است.

‫در این میان آنچه از سوی مسئولان تازه و گذشته دست درکار نفت مطرح نمیشود ادامه غارت و انهدام داراییهای ملی ایران است که در دستهای عوامل حاکمیت قرار داده شده است.

‫آقای مسعود می کاظمی که به عنوان سومین وزیر نفت احمدینژاد از وزارت بازرگانی به نفت رفت و مدتی سکان این وزارتخانه را در دست داشت و امروز بر کرسی مجلس و ریاست کمیسیون انرژی نشسته، اعتراف میکند، که زیان "سواپ نفت" به شیوه گذشته، و قطع ۳۰۰ هزار بشکه تولید داخلی بمنظور کمک به بازاریابی و فروش نفت کشورهای همسایه، برای ایران روزانه ۱۲۰ میلیون دلار است. مجموع زیانهای روزانه ایران، در نتیجه اعمال تحریمها بیش از ۵۰۰ میلیون دلار در روز است.

‫موضوع مبادله نفت با دو کشور ترکمنستان و قزاقستان (دریافت در بندر نکا و فروش نفت به همان حجم به دو کشور فروشنده، و دریافت ۵ تا ۷ دلار در هر بشکه حق ترانزیت) که میتوانست تدریجا از ۱۰۰ هزار بشکه تا ۵۰۰ هزار بشکه در روز افزایش یافته و ایران را به یکی از مراکز تجاری نفت تبدیل کند، فکر مناسبی بود که از ابتدا، به وسیله ای برای سوء استفاده و انباشتن منافع نجومی دست درکاران قدرت در درون نظام تبدیل شد.

‫تا هشت سال پیش، مدیریت بخش مهمی از نفت ایران در اختیار عوامل منسوب به گروه "موتلفه اسلامی" و مورد اعتماد رهبر جمهوری اسلامی قرار داشت. تا آن زمان چرخهای نفت با نظم نسبی در گردش بود و نفت با تغییراتی اندک در حدود ۴.۲ میلیون بشکه در روز تولید میشد

‫در این دوران، ایران به عنوان یک فروشنده قابل اعتماد و تثبیت شده در بازارهای نفتی شهرت خود را حفظ کرده بود و سودجوییهای فردی و گروهی نیز در درون مدیریت نفت محدود مینمود.

‫عقد قرارداد فروش گاز تولیدی میدان نفتی ساسان در آبهای خلیج فارس، که جمهوری اسلامی آنرا سلمان نام داده، به شرکت "کرسنت"، برای صدور به امارات، که شریک ایران در میدان یاد شده است، در زمان وزارت قبلی نامدار زنگنه، و افشا نکردن دلایل عقد چنین قراردادی توسط وی، که از سوی دیگر شاخه های قدرت، با قرارداد ترکمنچای مقایسه شده، دریافت کمیسیونهای نفتی کنترل شده، اعزام خودی ها به پستهای اداری در اوپک و یا واگذاری مدیریت شرکتهای برون مرزی متعلق به نفت به آنها، و دریافت کمیسیونهای نه چندان بزرگ فروش فراورده های نفتی، مانند مازوت و قیر به کشورهای شرق اسیا، به هیچ وجه قابل مقایسه با زیانهای فاجعه بار تاراج و انهدام نفت طی هشت سال گذشته نیست.

تغییر مدیریت و ورود سپاه به نفت

با شروع کار دولت نهم، احمدی نژاد برای خارج ساختن نفت از چنگ مدیریت سابق برنامه ای مشخص داشت. این برنامه در دولت دهم نیز ادامه یافت و با گماردن رستم قاسمی در دو سال پایانی دولت به وزارت نفت، کلید آن عملا در اختیار سپاه قرار داده شد. گماردن چهار وزیر در مدت هشت سال برای نفت (بعلاوه دوران کوتاه سرپرستی احمدی نژاد در آن وزارتخانه) و همچنین معرفی سه چهره متفاوت برای ریاست اوپک در یک سال (رویدادی خارق العاده در تاریخ اوپک و هر سازمان بین المللی دیگری در آن سطح) که سهمیه ادواری ایران بود، بازگوی ضعف مدیریت و عمق درگیری های سیاسی درون حاکمیت بر سر تقسیم منافع کلان نفت طی هشت سال عمر دولتهای نهم و دهم است.

پراکنده ساختن مدیریت سابق و کنار گذاشتن چهره های با تجربه و شناخته شده ای مانند هادی نژاد حسینیان، حجت الله غنیمی فرد، حسن کاظمپور اردبیلی، جواد یارجانی، نصرت الله سیفی، اکبر ترکان، محمد سوری، محمد رضا نعمت زاده ومحسن قمصری، (که هفته گذشته از سوی زنگنه مجددا دعوت به کار شد)، و جانشین ساختن آنها با چهره های بسیار ضعیف مانند سیف الله جشن ساز و یا خطیبی که از سطح کارشناسی "موسسه مطالعات انرژی" یکشبه به نمایندگی ایران در اوپک اعزام و تدریجا به دلیل قحط الرجال در نفت، دهها مسئولیت دیگر نیز به او سپرده شد، تنها گوشه ای است از تلاشهای هشت ساله احمدی نژاد برای انهدام فاجعه بار تولید نفت و گاز و توقف کامل صادرات آن.

احمدی نژاد به دلیل نداشتن شناخت از نفت، بدون در نظر گرفتن تبعات تخریبی آن، طی دوران دولت اول خود، با کنار گذاشتن مهره های کلیدی، مهره های درجه سوم و چهارم را تنها به شرط حرف شنوی و اطاعت، جانشین آنها ساخت. طی اقدامی تکمیلی، با واگذاری یک قرار داد 5 میلیارد دلاری غیر قانونی به قرا گاه خاتم الانبیاء (از راه ترک مناقصه)، برای کشیدن خط لوله، اولین گام بزرگ در راه تصرف نفت به کمک سپاه را برداشت.

تا پیش از تشکیل دولت نهم، سپاه در نفت فعالیت قابل ملاحظه ای نداشت، و بخصوص از معاملات و تجارت نفت کاملا کنار نگاه داشته شده بود. به این موضوع قرارگاه خاتم طی درگیری های لفظی مابین زنگنه و سپاه در جریان تلاش برای کسب رای اعتماد وزیران دولت یازدهم از مجلس اعتراف کرد.

با واگذاری وزارت نفت به پاسدار رستم قاسمی، فرمانده قرار گاه خاتم، در دو سال پایانی دولت دهم ، طرح کنار گذاشتن مدیریت سابق و تصرف کامل نفت توسط سپاه تکمیل شد.

تصویر امروز

اینک با تغییر برنامه راهبردی حاکمیت برای مدیریت پرونده اتمی و اجبار در یافتن مجالی برای کاهش فشار تحریمهای خردکننده، که بروی کار آمدن حسن روحانی و تشکیل یک دولت معتدل و آمادۀ سازش با خارج نتیجه آن است، دست بدست شدن ثروت نفت و گاز و مدیریت این ذخایر، مدعیان حاکمیت را بار دیگر رو در روی یکدیگر قرار داده است.

تنها در جریان این رودرویی ها است که عوامل کنار گذاشته شده، یا با هدف گریز از مجازات و یا با انگیزه تخریب رقیب و انتقام جویی، گوشه ای از پرده ها را بالازده و به عمق فاجعه ای که در نفت و گاز ببار آمده اعتراف میکنند.

پس از تکمیل کادر اداری و جانشین ساختن عوامل دولت پیشین و سپاه در نفت با تیم تازهای از همکاران خود (بجز احمد قلعه بانی مدیرعامل کنونی نفت که طی چند روز آینده برکنار خواهد شد)، بیژن زنگنه وعده داده است که تولید نفت را تا میزان 4.2 میلیون بشکه در روز افزایش دهد و همچنین چهار فاز توسعه پارس جنوبی را تا پایان سال جاری شمسی (حدود شش ماه آینده) به تولید برساند. تحقق این هدف حتی در صورت برداشتن موانع سیاسی و حتی در دوسال آینده بسیار دشوار خواهد بود.

حدود نه ماه قبل (دسامبر سال 2012) جواد اوجی مدیر عامل شرکت گاز اظهار داشت که تا دو سال بعد، تولید گاز ایران به 1.4 میلیون مترمکعب در روز افزایش خواهد یافت. تولید کنونی گاز ایران به سختی به 500 میلیون متر مکعب در روز میرسد، حال آن که ظاهرا بمنظور راه اندازی فازهای مختلف پارس جنوبی طی هشت سال گذشته دولتهای نهم و دهم 46 میلیارد دلار هزینه (سازی) کرده اند.

بعد از رضا کسایی زاده، مدیر عامل سابق شرکت ملی صادرات گاز که هنگام تصدی از افزایش تولید و صادرات گاز سخن میگفت و بعد از برکناری از توقف تولید و فروش ارزان و مصرف بیرویه گاز، جلیل خبره که در تغییرات درون سازمانی از مدیرعاملی شرکت "صدرا" کنار گذاشته شده، از تبانی 300 میلیارد تومانی (گروهی) برای خرید شرکت صدرا یاد کرد و پاسدار غلامحسین خواجه علی که از مدیر عاملی شرکت "سپانیر" (پیمانکاران بزرگ نفت) کنار گذاشته شده به روشنی اعتراف کرد که "طی هفت سال گذشته یک متر مکعب به تولید گاز ایران افزوده نشده." او همچنین تاکید کرد: "تا پیش از لغو تحریمها حتی یک فاز تازه در پارس جنوبی به تولید واقعی نخواهد رسید."

وعده های مشابه

وعده زنگنه برای افزایش تولید در نفت وگاز، در ظاهر بی شباهت به وعدههای مدیران نفت در زمان دولت احمدینژاد نیست. اگر چه زنگنه، برای عبور از موانع موجود گامهایی کوچکی برداشته است. دعوت از شش شرکت بزرگ نفتی برای بازدید از ایران، نوعی "روابط عمومی" و ایجاد فرصت برای گفتگوی مستقیم با نمایندگان شرکتهای نفتی بزرگ است که از پنج سال پیش تاکنون به کار در ایران خاتمه داده اند.

گام دیگر بیژن زنگنه، وعده اصلاح پیمانهای نفتی ایران (بیع متقابل) و دادن امتیازهای بیشتر بخصوص در دریای خزر به شرکتهای خارجی است. سهم کنونی ایران در جذب سرمایههای خارجی، اقتصاد انرژی و تولید نفت و گاز از آبهای خزر صفر است. به دلیل تفاوت طبیعت قراردادهای نفتی قزاقستان، آذربایجان و ترکمنستان و مشارکت شرکتهای خارجی در تولید کشورهای یاد شده، هیچیک از شرکتهای بزرگ آماده سرمایه گذاری در طرحهای اکتشاف و تولید ایران بر اساس بیع متقابل (که در عمل قرارداد های پیمانکاری بشمار میروند) نخواهد شد.

ایران بخصوص در شرایط بحرانی کنونی، و بمنظور افزایش قدرت رقابت با کشورهای همسایه در جذب سرمایه خارجی نیازمند تغییر ماهیت قراردادهای نفتی است و نه اصلاح آنها. مانع بزرگتر از طبیعت قراردادها، تحریمهای خارجی است. افزایش تولید نفت و به بهره برداری رسیدن طرحهای تولید گاز ایران تا پیش از برداشتن تحریمهای یکجانبه آمریکا و اروپا عملی نخواهد شد. بخصوص که شرکتهای پیمانکاری داخلی نیز در حال جمع کردن بساط خود از نفت و پرداختن به کارهای دیگر شده اند.

سپاه و شرکت های پیمانکاری

شرکت صدرا متعلق به سپاه پاسداران و بزرگترین پیمانکار نفت بشمار میرود. این موسسه که بمنظور ساخت و تعمیر کشتی و نفتکش ده سال پیش از انقلاب تاسیس شد و در بوشهر آغاز بکار کرد، بعد از انقلاب در ردیف موسسات مصادره ای قرار گرفت و به تدریج فعالیتهای آن در زمینه های ساخت سکویهای نیمه شناور، کشیدن خط لوله و تاسیسات بندری گسترش یافت.

بانک ملی در سال 1382، 35 درصد سهام این شرکت را به مبلغ 407 میلیارد تومان خریداری کرد و شش سال بعد سهام خریداری شده را با افزودن 20 در صد سهام دیگر با تحمل یک زیان نجومی از داراییهای عمومی (شش برابر کمتر از بهای خرید)، به مبلغ 76 میلیارد تومان در اختیار سپاه پاسداران (قرارگاه خاتم) قرار داد. در این مورد جلیل خبره که پیشتر صدرا را اداره میکرد اعتراف میکند که برای تبانی خرید صدرا به قیمت 300 میلیارد تومان با او مذاکره شده بود!

در جریان جنگ نفت و در یک حرکت تهاجمی، سپاه ظاهرا بدون رفتن به بورس و با صدور "حکم سرداری"، 62 درصد از سهام شرکت صدرا را به یک شرکت ساختمانی بنام "آباد راهان پارس" واگذار کرده است.

نکتۀ ناگفته در این فروش غیرعادی سهام صدرا، نقش شرکت یادشده در اجرای طرحهای در دست اجرای نفت و گاز و تعهدات جاری آن است. نکته دیگر بدهکاریهای مالی شرکت صدرا به سیستم بانکی و به پیمانکاران دیگر است که تا 1400 میلیارد تومان (20 برابر سرمایه ای که برای خرید آن ظاهرا پرداخت شده) برآورد شده است.

با یک نگاه ساده، سپاه موسسه ای را که در حال سوددهی بوده از بانک ملی با یک هفتم قیمت روز خریده و امروز آنرا در حال ورشکستگی و بدهیهای مالی 20 برابر سرمایه اسمی به قیمت نامعلوم به یک شرکت ساختمانی واگذار میکند. سازمان بازرسی جمهوری اسلامی که رییس آن به مقام وزارت دادگستری در دولت "تدبیر و امید" حسن روحانی رسیده ظاهرا کمترین انحرافی در از میان رفتن صدها میلیارد داراییهای عمومی نمی بیند.

شرکت نفت سپانیر - متعلق به سپاه (قرارگاه خاتم) و از بزرگترین پیمانکاران نفت و گاز ایران- نیز با شرایطی مشابه صدرا، در مسیر تغییرات مدیریتی قرار گرفته است. با آمدن تیم مدیریتی تازه به حوزۀ نفت، سپاه علاقه خود را برای ادامه طرحهای پیمانکاری نفت از دست داده است. مانند هر سود جوی فرصت طلب دیگر، سپاه داراییهای موجود در شرکتهای متعلق به خود را نقد کرده و تعهدات کاری و مالی خود را در شکل بدهیهای صدرا و سپانیر و دهها شرکت صوری و ورشکسته وابسته به دامن دولت و تیم تازه مدیریت نفت نهاده است.

با قطع شدن پیمانهای میلیاردی نان و آب دار و بدون نظارت و حسابرسی، سپاه ظاهراً اجرای "ماموریت ملی" در نفت را تا اطلاع ثانوی پایان یافته تلقی میکند. زنگنه طی اولین رویارویی با سپاه بر سر نفت، نبرد جایگزینی عوامل خود را با کارگزاران سپاه برده است ولی برای برنده شدن در جنگ نفت نیازمند پیروزیهای دیگر بخصوص در جبهه سیاست خارجی است.

برگرفته از سایت جبهه ملی ایران 09-2013

در همين پيوند


click
هنري کيسينجر: اگر نفت را کنترل کنيم، ملت ها را کنترل کرده ايم
click
چه کساني شرکت هاي نفتي را «خزنده» به ايران فرامي خوانند
click
دلالي «خودي ها» در بخش «نان و آب دار» نفتي-گازي

click
اعلام خطــــــــــــر، نيروهاي سياسي مشکوکي درکارند
click
صندوق بين المللي پول: خلافت ايراني «الگويي» براي کشورهاي نفت خيز

 

click

>>Twitter

>>

 click

>>

 click

 

click
click
click
click
click
click

ایمانول کانت میگفت: "هر عمل غیر انسانی که در حق کسی صورت می گیرد، انسانیت را در من از بین می برد." این امر اخلاقی موتور حرکت جامعه مدنی نوین است که دیگر نمی خواهد دنیایی را، که در آن هر پنج ثانیه یک کودک از گرسنگی می میرد، تحمل کند

کتاب پيشنهادي

اصل چهل و چهار قانون اساسی: پایه ای برای مصادره ی دارایی هایِ به یغما رفته ی توده ها از سوی بازاریان بزرگ و بنیاد-موقوفه خواران فربه و پاسداران بالا جایگاه در درون نظام ولایت فقیه

نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بر پایه سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی با برنامهریزی منظم و صحیح استوار است. بخش دولتی شامل کلیه صنایع بزرگ، صنایع مادر، بازرگانی خارجی، معادن بزرگ، بانکداری، بیمه، تأمین نیرو، سدها و شبکه‏های بزرگ آبرسانی، رادیو و تلویزیون، پست و تلگراف و تلفن، هواپیمایی، کشتیرانی، راه و راه‏آهن و مانند اینها است که به صورت مالکیت عمومی و در اختیار دولت است. بخش خصوصی شامل آن قسمت از کشاورزی، دامداری، صنعت، تجارت و خدمات میشود که مکمل فعالیتهای اقتصادی دولتی و تعاونی است

از اصل ۴۵ قانون اساسی: پایه ای برای بازپس گرفتن دارایی های تاراج شده ی مردم ایران از دست اندرکاران سامانه ی ولایی در سی سال گذشته

انفال و ثروتهای عمومی از قبیل زمینهای موات یا رها شده، معادن، دریاها، دریاچهها، رودخانه‏ها و سایر آبهای عمومی، کوه‏ها، دره‏ها‏، جنگٌلها، نیزارها، بیشههای طبیعی، مراتعی که حریم نیست، ارث بدون وارث، و اموال مجهول‏المالک و اموال عمومی که از غاصبین مسترد میشود

سه ستون اقتصادي سامانه ولايي که در درازاي سي سال نزديک به هفتصد ميليارد دلارسرمايه هاي ملي را بر باد داده اند، نزديک به هشتاد درصد اقتصاد ايران را زير کنترل دارند. اين سه نيروعبارتند از تجار بزرگ، بنياد-موقوفه خواران فربه و پاسداران بالا جايگاه در درون نظام ولايي. دستياران برون مرزي آنان نيز انحصارهاي مالي-نظامي-نفتي بين المللي هستند.سرکوب جنبش هاي زنان و جوانان و کارگران و روشنگران، پوششي است براي اين چپاول همه سويه

 click

click
click
click
click
click
click
click
click
click
click
click

 
click

click
پس از انتخابات «جنگ تمام عيار» بر سر نفت

click
کنسرن ها نمي خواهند بازار ايران را از دست دهند
click
نبرد ولايي ها و پشت پرده هاي واردات در خلافت ايراني
click
فرياد کارگران: دلالان جامعه را گروگان گرفته اند
click
فدراسيون ترکيه ي بزرگ و کردهاي باختر آسيا
click
در ونزوئلا بورژوازي ملي نداريم، مشتي واردکننده و دلال داري
click
بهارا باش کاين خون گل آلود، برآرد سرخ گل چون آتش از خون
click
روشن انديشان آلمان: ما به جنگ «نــــــــــــــــــه» مي گوييم
click
آژيرها بلندتر به ندا در مي آيند
click
شاملو: همين بس که ياري اش مدهي، سواري اش ندهي
click
اعلام خطــــــــــــر، نيروهاي سياسي مشکوکي درکارند
click
صندوق بين المللي پول: خلافت ايراني «الگويي» براي کشورهاي نفت خيز
click
تاجران «اتاق بازرگاني ايران-امريکا» را خواب مي بينند
click
چه کساني در «خلافت خرافه و خون» زمامدارند
click
آيا کشتار چپگرايان در تونس «قانون اساسي مردمي» را نشان گرفته
click
دکتر محمد ملکي: پيرامون «جهل مقدس» و فرزندان ايران
click
جنبش مصر براي ايران کنوني چه آموزه هايي دارد
click
ترس روزافزون از جنبش کارگري: افشين اسانلو قرباني تازه ولاييان
click
چه کساني شرکت هاي نفتي را «خزنده» به ايران فرامي خوانند
click
دلالي «خودي ها» در بخش «نان و آب دار» نفتي-گازي
click
پايداري اکوادور، و کوشش براي پايان دادن به عصر استعمار
click
به قدرفدرتي زراندوزان جهاني مي توان پايان داد، دست در دست
click
تکان هاي تازه ي توده اي و مطالبه محوري
click
مترسک هاي سياسي، امپراتوري هاي ولايي، و يک راهکار
click
راهي جز اعتصاب و تجمعات بـــــــــــزرگ کارگري باقي نمانده است
click
عزت الله سحابي، دگرگوني هاي بنيـــــــــــادي و انتخابات استصوابي
click
هر که با بازار دربيافتد، ورمي افتـــــــــــــــــــــــــــــد
click
آيا عربستان و همدستانش، ايران را چون پاکستان خواهند بلعيد
click
کنشگري و برنامه گرايي در نبرد با خلافت خرافه گرا
click
دورخيز تازه، اين بار براي کودتاي «قانوني» و آشکار
click
به اين «کابوس ولايي» مي توان پايان داد
click
کشاکش ميان بيت رهبري، اتاق بازرگاني و دولت کودتا بر سر چيست
click
بدون فروپاشي «نظام انگلي-وارداتي» در بر پاشنه پيشين مي چرخد
click
چرا ابلاغ قانون ديگري توسط لازيجاني به جاي احمدي نژاد
click
عليرغم «تحريم هاي پرترفند»، واردات بيشتر و سود افزونتر دلالان
click
تنش هاي منطقه اي چه آماج هايي را پي مي گيرند
click
به بهانه بمب گذاري، «اشغال يک شهر بزرگ» در امريکا
click
نمي گذاريم اموال مان توسط آستان قدس به يغما رود
click
جنگ «پارلمان بازار» و «باند پينوشه ريشدار» در آستانه انتخابات
click
آيا لندن خواب «ديکتاتور» تازه اي در ايران مي بيند
click
خيانت هاي نوين «ميهن فروشان ولايي» در صنايع دريايي
click
خام فروشي نفتي-گازي به جاي سرمايه گذاري در صنايع ماشين سازي
click
اسقف اروپايي: بگذاريد سگان يکديگر را پاره کنند
click
روشنگري تکان دهنده نشريه آلماني درباره بمب گذاري ها و نقش سران
click
کارگران ايران: ما اين ننـــــــــــــــــــگ را تحمل نخواهيم کرد
click
اعلام موجوديت جنبش آزاديخواهان صنعت نفت و هسته هاي رزمنده
click
در آستانه انتخابات بر گرد سه خواست پايه اي نيرو بسيجيم
click
کنسرن هاي مالي-نفتي نظامي در کشورهاي رو به رشد «نوکر» مي خواهند
click
ترفندها و تزويرهاي «خلافت گرايان» درون و برون مرزي
click
انتخابات رياست جمهوري بي ترديد آبستن رخدادهاي حساسي خواهد بود
click
بزرگترين پايگاه درياي-هوايي جهان، و هشياري و امادگي ما
click
بازي بالايي ها براي گرم کردن تنور انتخابات و راهکارهاي توده اي
click
اخوان المسليمن هاي مصر در گدار ولايي ها گام مي نهند
click
جنون استعمارگري خطــــــــــري براي ايران و جهان
click
نيرد وارد برش نويني مي شود. پيش به سوي سازماندهي سراسري
click
جان زندانيان سياسي در خطر است. به ياري آنان بشتابيم
click
ترفند “رژيم فقها” و “دزدان ولايي” را مي توان خنثي کرد
click
چرا سلول انفرادي براي ستــــــــــــوده هاي ايران
click
چگونه اشرافيت نوين روحاني در ايران شکل گرفت
click
جنبش رو به رشد کارگري و توطئه هاي دزدان ولايي
click
جامعه ي ما آتش فشاني است خاموش
click
نبردهاي تير و مرداد: به اين رزمندگان مي توان باليــــــــــــــــد
click
مي خواهيم و مي توانيم ميهن خود را با قدرت از اين مهلکه نجات دهيم
click
از نهرو ها و ناصرهاي مردمي تا خامنه اي هاي ضدمردمي
click
دزدان دريايي در منطقه چه مي کنند و چه مي خواهند
click
از بهاري که گذشت پيداست، اين سال براي نيروهاي ملي و دمکرات نيکوست
click
وظايف سنگين نيروهاي ملي-دمکرات و جنبيش کارگري
click
طرحي براي برون رفت از بحران که مي توان بر گرد آن نيرو بسيجيد
click
جنگ افروزان جهاني و هيروشيماهايي که مي توانند بازخواني شوند
click
خيانت “اشرافيت” روحاني شيعه به منافع ملي را پاياني نيست
click
پيمان استراتژيک افغانستان و جنگ براي چيرگي بر بازارهاي آسيا
click
از “يک درصدي” هاي امريکايي تا “يک درصدي” هاي ايراني
click
چرا زبان اسانلو و اسانلوها را مي برند
click
فريادهاي فروهر در خيزش اسلام شهر: ضدانقلاب سران جمهوري اسلامي اند
click
کساني که “مال حلال” گرد آورده اند، با کارگران چه مي کنند
click
سه ترفند براي به بيراهه کشاندن و سرکوب نمودن جنبش رو به رشد
click
از “بهار عربي” تا “بهار نفت و خون” در کشورهاي نفت خيز
click
دريغ است ايران که ويران شود: بايد کاري کنيم کارســـــــــتان
click
آن گاه که دزدان بر سر “رانت نفت” به جان هم مي افتند
click
سفرهاي نوروزي نمايي از دگرديسي هاي اجتماعي-فرهنگي در ايران
click
رفسنجاني پس از خاتمي در “نظام” جاسازي تازه مي شود
click
نبردهاي اسفند ماه رژيم را به سوي حکومت نظامي آشکارتر کشانده است
click
الگويي براي زنان امروز و فرداي ما: “شخصيت سال” از شيلي
click
کرديه ها و ستوده ها، پيشاهنگان زنان ايران
click
در پشت پينوشه هاي ريش دار و بي ريش چه کنسرن هايي پنهان اند
click
خاتمي و انتخابات:  از کوزه همان برون تراود که در اوست
click
ايران اکونوميست به چه “جنايت” هايي اعتراف مي کند
click
هنري کيسينجر: اگر نفت را کنترل کنيم، ملت ها را کنترل کرده ايم
click
راهي دشوار براي بازسازي بازارهاي همگراي منطقه اي
click
چه دست هايي در خليج فارس بحران مي آفرينند
click
خيزش دوم آرام آرام خود مي نمايد
click
رفسنجاني و علائم انقلاب مشروطه ي تازه
click
تنها يک قلم: 850 هزار دلار براي “کشتن” جنبش وال استريت
click
تکــــــــــــــــان دهنده است، اما واقعيت دارد
click
از جنبش جهاني بياموزيم: فراخوان اعتصاب عمومي اتحاديه هاي کارگري

  • يادداشت هاي پيشين
  • يک اعتراف، يک نگاه، و يک پرسش
  •