داد

click

نشريه اجتماعي-اقتصادي

و پژوهشي-تاريخي

clickفریاد کارگران: دلالان «ولایی» جامعه را گروگان گرفته اند

ببینید در این مملکت از آنجا  که نقطه شروع تولید و اولویت مطلق گردش اقتصادی، سود صاحبان سرمایه و مافیای اقتصادی  و کارفرمایان است لذا «اولویت اول دولت ها!!!» نیز تامین سودهای نجومی برای آنان بوده است.  اینجا کارفرما و صاحب سرمایه خدائی میکند. همین چند سال گذشته را شما در نظر بگیرید، تحریمها و یا بحران اقتصادی چه لطمه ای به کارفرمایان زده است؟ همه آنها قیمت کالاهای تولیدی خود را چندین برابر کرده اند، به بهانه بحران اقتصادی از معافیتهای مالیاتی بر خوردار شده اند، به این بهانه وامهایی با سودهای بسیار اندک بانکی دریافت کرده اند، دیر کرد در بازپرداخت وامهایشان از طریق به عقب انداختن باز پرداخت و یا ایجاد شرایط سهل تر برای بازپرداخت مشمول سخاوتمندی دولتها قرار گرفته است، هر گاه اراده کرده اند درب کارخانه و کارگاه خود را بسته اند و حتی کار به جائی رسیده است که بسیاری از کارفرمایان با عدم تولید تعمدی، عدم پرداخت تعمدی دستمزد و اخراج تعمدی و با برنامه کارگر،  وی را بناچار وادار به بستن جاده و خیابان کرده اند تا با بحرانی نشان دادن وضعیت، از آنطرف علاوه بر وامهای قانونی و روتین از تسهیلات میلیاردی سازمان حمایت از صنایع نیز برخوردار شوند و برخودار نیز شده اند. خلاصه اینکه، کار در ایران به جائی رسیده است که کارفرمایان و صاحبان سرمایه نه تنها زندگی و معیشت کارگران، بلکه بطور مطلق کل ثروت این جامعه را به گروگان گرفته اند. ادارات کار در اختیار آنهاست، بانکها در اختیار آنهاست، تسهیلات دولتی در اختیار مطلق آنهاست …در این بهشت برینی که برای صاحبان سرمایه و کارفرمایان ایجاد شده است مالیات بر در آمد بطور خودکار از دستمزد زیر خط فقر کارگر کسر میشود، شش درصد از ارزش خوراک و نوشاک و پوشاک مصرفی کارگر تحت عنوان ارزش افزوده بر کالاهای مصرفی از دستمزد زیر خط فقر کارگر بطور خودکار به جیب گشاد دولت سرازیر میشود، کارگر جهت درمان و نجات از گرسنگی یا تامین هزینه تحصیل فرزندش و یا بازپرداخت بدهی بالا آورده اش، برای دریافت یک وام یکی دو میلیونی باید هفت خان رستم را پشت سر بگذارد و با نداریم و نمیشود تحقیر آمیز روسا و کارمندان بانکها مواجه شود

جعفر عظیم زاده در گفتگو با سایت اتحاد

سایت اتحاد: در اولین جلسه دولت یازدهم بار دیگر به مسئله معیشت مردم به عنوان اولویت اصلی دولت تاکید شد  و در این راستا مقرر گردید واردات کالاهای اساسی با ارز 1226 تومانی صورت بگیرد. در عین حال که قیمت ارز مرجع همچنان 2400 تومان خواهد بود و دولت مابه التفاوت بین این دو نرخ ارز را به عنوان یارانه به این کالاها پرداخت خواهد کرد. از سوی دیگر وزیر کار جدید نیز بر  اجرای قانون تاکید کرد. اما یک چیز در این میان چه در رابطه با اظهارات رئیس جمهور و چه وزیر کار پس از تحویل گرفتن قدرت کم رنگ شده است و آنهم وعده هایی است که بطور صریحی در رابطه با  افزایش مزد کارگران و پر کردن فاصله دستمزد  با تورم داده بودند. مسئله چیست؟ آیا در بر همان پاشنه قبلی خواهد چرخید؟ و اگر چنین شود کارگران برای رهایی از فقر و فلاکت و غول اخراج و بیکار سازی و عدم تامین امنیت شغلی و دهها معضل و مشکل دیگر چه خواهند کرد. اینها و برخی سوالات دیگر مسائلی هستند که آنها را سایت اتحاد با جعفر عظیم زاده عضو هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران و از هماهنگ کنندگان طومار چهل هزار نفری کارگران در میان گذاشته است. وی در رابطه با دغدغه  معیشت مردم که دولت به عنوان اولویت اصلی اش مطرح کرده است  به سایت اتحاد اظهار داشت:

ببنید به نظر من تصمیم دولت به حفظ نرخ ارز مرجع به مبلغ 2400 تومان و اجرای مرحله دوم طرح قطع سوبسیدها تحت عنوان هدفمندی یارانه ها،  بیانگر چیزی جز ادامه سیاستهای اقتصادی  دولت پیشین نیست. این به این معناست که اساسا قرار نیست سیاستهای اقتصادی دولت دهم به کناری گذاشته شوند بلکه در خوشبینانه ترین حالت میتوان انتظار داشت از هرج و مرج  اقتصادی که در دولت پیشین گریبان جامعه را گرفته بود مقدار کمی کاسته شود که البته خود این مسئله هم جای بحث دارد چرا که اساسا عدم ثبات اقتصادی و تغییرات لحظه ای در شرایط اقتصادی کشور در دولت دهم، خود ناشی از اجرای همین سیاستهای پایه ای یعنی قطع سوبسیدها و بحران اقتصادی با سابقه چندین ساله در اقتصاد ایران بوده است. به این معنا باید بگویم ادعای دولت یک ادعای متناقض است چرا که از یک سو دغدغه معشیت مردم را به عنوان اولویت اول مطرح میکند و از سوی دیگر بر اجرای مرحله دوم قطع سوبسیدها و نرخ ارز مرجع 2400 تومانی که خود از پایه ای ترین علل سقوط زندگی مردم بوده است تاکید دارد.

تحریمها چه؟ آیا تحریمها تاثیری در شرایط اقتصادی موجود نداشته اند؟

نه چندان، چرا که مسئله مرحله اول قطع سوبسیدها و به قهقرا رفتن رفاه مردم مسئله ای نبوده است که با تحریمها شروع شده باشد. هم طرح قطع سوبسیدها و هم عدم توازن بین تورم و دستمزد کارگران به قبل از آغاز تحریها بر میگردد. در دوران جنگ دستمزد کارگران افزایشی پیدا نکرد، پس از پایان جنگ نیز، نه تنها هیچ تلاشی برای پر کردن فاصله مزدی کارگران با تورم هشت ساله جنگ صورت نگرفت بلکه هر ساله دستمزد کارگران با آمارهای غیر واقعی بانک مرکزی در مورد تورم و با کنار گذاشتن اصل تامین شرافتمندانه سبد هزینه یک خانوار چهار نفره تعیین گردید و نهایتا در روندی  سه دهه ای کار به همینجایی رسیده است که امروزه شاهد آنیم، بطوریکه در شرایط حاضر و بدون ذره ای اغراق حداقل مزد کارگران حتی برابر با اجاره بهای یک منزل مسکونی نیست و از طرف دیگر این دستمزد ماهها پرداخت نمیشود و کارفرمایان همچون برده داران اعصار پیشین بر شرایط کار و زندگی کارگران تسلط دارند. 12 ساعت کار در این مملکت دیگر یک امر عادی و روتین شده است، بیش از 80 درصد کارگران و حتی کارمندان و مستخدمین دولتی با قراردادهای موقت مشغول بکارند و این مسئله اختیار هر گونه اعتراضی را از کارگران سلب کرده است. چرا که کارفرمایان تحت این شرایط دیگر احتیاجی به اخراج کارگران نیز ندارند بلکه با اتمام مدت قرارداد کارگر که گاها یکماهه است با وی تجدید قرارداد نمیکنند و این مسئله به لحاظ قانونی اخراج کارگر تلقی نمیشود و به این ترتیب دست کارگر نیز برای بازگشت بکار به هیچ جائی بند نیست.

فکر نمیکنید با بحران اقتصادی موجود و تحریمها انتظار افزایش  حداقل مزد و تامین امنیت شغلی کارگران انتظاری دور از واقعیت است؟

به نظر من مطلقا و مطلقا چنین نیست. ببینید  در این مملکت از آنجا  که نقطه شروع تولید و اولویت مطلق گردش اقتصادی، سود صاحبان سرمایه و مافیای اقتصادی  و کارفرمایان است لذا اولویت اول دولتها نیز تامین سودهای نجومی برای آنان بوده است.  اینجا کارفرما و صاحب سرمایه خدائی میکند. همین چند سال گذشته را شما در نظر بگیرید، تحریمها و یا بحران اقتصادی چه لطمه ای به کارفرمایان زده است؟ همه آنها قیمت کالاهای تولیدی خود را چندین برابر کرده اند، به بهانه بحران اقتصادی از معافیتهای مالیاتی بر خوردار شده اند، به این بهانه وامهایی با سودهای بسیار اندک بانکی دریافت کرده اند، دیر کرد در بازپرداخت وامهایشان از طریق به عقب انداختن باز پرداخت و یا ایجاد شرایط سهل تر برای بازپرداخت مشمول سخاوتمندی دولتها قرار گرفته است، هر گاه اراده کرده اند درب کارخانه و کارگاه خود را بسته اند و حتی کار به جائی رسیده است که بسیاری از کارفرمایان با عدم تولید تعمدی، عدم پرداخت تعمدی دستمزد و اخراج تعمدی و با برنامه کارگر،  وی را بناچار وادار به بستن جاده و خیابان کرده اند تا با بحرانی نشان دادن وضعیت، از آنطرف علاوه بر وامهای قانونی و روتین از تسهیلات میلیاردی سازمان حمایت از صنایع نیز برخوردار شوند و برخودار نیز شده اند. خلاصه اینکه، کار در ایران به جائی رسیده است که کارفرمایان و صاحبان سرمایه نه تنها زندگی و معیشت کارگران، بلکه بطور مطلقی کل ثروت این جامعه را به گروگان گرفته اند. ادارات کار در اختیار آنهاست، بانکها در اختیار آنهاست، تسهیلات دولتی در اختیار مطلق آنهاست، حتی بدرجه زیادی اعتراض و اعتصاب کارگر در اختیار آنهاست و آنها با تعمد در به اعتراض کشاندن کارگر موفق به گرفتن تسهیلات و به معنای واقعی باج از دولت میشوند. آنوقت و در این بهشت برینی که برای صاحبان سرمایه و کارفرمایان ایجاد شده است مالیات بر در آمد بطور خودکار از دستمزد زیر خط فقر کارگر کسر میشود، شش درصد از ارزش خوراک و نوشاک و پوشاک مصرفی کارگر تحت عنوان ارزش افزوده بر کالاهای مصرفی از دستمزد زیر خط فقر کارگر بطور خودکار به جیب گشاد دولت سرازیر میشود، کارگر جهت درمان و نجات از گرسنگی یا تامین هزینه تحصیل فرزندش و یا بازپرداخت بدهی بالا آورده اش، برای دریافت یک وام یکی دو میلیونی باید هفت خان رستم را پشت سر بگذارد و با نداریم و نمیشود تحقیر آمیز روسا و کارمندان بانکها مواجه شود.

 خوب با این شرایطی که تصویرش کردم و ذره ای اغراق نیز در آن وجود ندارد بلکه همه مستند و قابل رویت برای همگان است کارفرمایان چه چیزی کم دارند که گویا نمیتوانند حداقل مزد کارگران را بر مبنای قانون پرداخت کنند. آنان(بخش خصوصی) به همراه مسئولین کارخانه ها و مراکز تولیدی دولتی و نهادهای وابسته به دولت و قدرت، چنان کل ثروت جامعه و زندگی و معیشت کارگران را به گروگان گرفته اند که علاوه بر تاراج کل امکانات اقتصادی و ثروتهای موجود جامعه، با مستمسک قرار دادن ریاکارانه تحریمها و بحران اقتصادی، فرصتی طلائی برای پایین نگه داشتن حداقل مزد کارگران مهیا دیده اند و با این بهانه ها مشغول آنچنان غارت بی سابقه ای از نیروی کار هستند که در هیچ جای دنیا نمیتوان نظیرش را پیدا کرد. در بالای شهر تهران و دیگر مراکز استانها خانه های چندین میلیارد تومانی مثل نقل و نبات به فروش میروند، دیگر مثل سابق شما ماشینهای چندین صد میلیونی را  گاه و بیگاهی اینطرف و آنطرف شهر نظاره گر نیستید بلکه این نوع ماشینها را در جای جای بالای شهرها و جاده های بین شهری به وفور میتوانید ببینید، کوهی از ثروت و ولخرجی را ما شاهدیم، این پولها از کجا آمده اند. به نظر من چیزی چرت تر از این وجود ندارد که ادعا شود کارفرمایان قادر به افزایش حداقل مزد نیستند.

اگر نظر شما را قبول کنیم که دولت جدید در پی اجرای سیاستهای اقتصادی دولت پیشین است به نظر میاید شرایط معیشتی توده های مردم و میلیونها خانواده کارگری سخت تر خواهد شد در این میان شما به عنوان اتحادیه آزاد کارگران ایران و به عنوان هماهنگ کنندگان طومار چهل هزار نفری کارگران چه خواهید کرد؟

کاملا روشن است. ما اگر در این دو سه ماهه اخیر کار جدی را پیش نبرده ایم فقط به این دلیل بوده است که اولا جامعه در حال و هوای یک مسئله سیاسی به نام انتخابات قرار داشت و از اینجا منتظر باز شدن روزنه ای برای برون رفت از وضعیت حاضر بود  و دوما بدلیل قطعی بودن جابجایی در وزارتخانه ها و نهادهای مسئول که نتیجه روند طبیعی انتخابات ریاست جمهوری بود عملا دست مان به جائی بند نمیشد. اما اینها به این معنا نبوده است که ما از پیگیری مطالبات خود چشم پوشی کرده ایم و یا تخفیفی برای دولت جدید قائل هستیم. چنین چیزی نیست. ما منتظر وعده ها و یا حتی تحقق آنها بر اساس وعده های دولتمردان نخواهیم شد. هیچیک از خواستهای ما در طومار چهل هزار نفری کارگران محقق نشده است هر چند که همین طومار و مبارزات ما و دیگر کارگران در سال گذشته باعث شد که تصمیم به افزایش حداقل مزد به میزان 15 درصد، به 25 درصد تبدیل بشود اما  این میزان از افزایش مزد با توجه به چندین برابر شدن هزینه های زندگی به تمسخر گرفتن خواستهای ما کارگران بود. لذا ما بزودی تلاشهای خود را جهت تحقق خواستهایمان در طومار چهل هزار نفری کارگران از سر خواهیم گرفت و علاوه بر آن خواهان تغییرات بنیادین در فصل ششم قانون کار و اعمال مقاوله نامه های 87 و 98 سازمان جهانی کار خواهیم شد.

من همینجا اعلام میکنم که اینرا مسئولین مملکتی و دولت جدید باید بدانند که بدون تغییرات جدی در شرایط کار و گذران زندگی کارگران هیچ سنگی بر روی سنگی بند نخواهد شد لذا وزارت کار به عنوان اولین قدم در راستای بهبود شرایط معیشتی خانواده های کارگری باید فورا افزایش حداقل مزد را در دستور کار خود بگذارد و بی هیچ کم و کاستی ماده 41 قانون کار را به اجرا در آورد و به جبران نه تنها فاصله حداقل مزد با تورم در سال جدید بلکه باید به جبران تمامی کاستی هایی که در رابطه با اجرای کامل ماده 41 قانون کار  در  طول سالها و دهه های گذشته رخ داده است بپردازد. این یکی از خواستهای فوری و بدون گذشت ما کارگران است که باید در اولین قدم و فورا متحقق بشود. ما کارگران نمیتوانیم دلمان را به وعده رئیس جمهور مبنی بر اختصاص یارانه ارزی به 17 قلم کالای اساسی خوش کنیم و فکر کنیم که از اینجا بهبودی در شرایط معیشتی مان حاصل خواهد شد چرا که تازه در صورت اجرای صحیح این دستورالعمل و در خوشبینانه ترین حالت، فقط و فقط وضعیت حاضر بدتر نخواهد شد وگرنه ذره ای تغییر در شرایط اقتصادی موجود و بهبود شرایط معیشتی ما کارگران رخ نخواهد داد. لذا ما کاری به این برنامه های دولت نداریم بلکه بطور بی کم و کاستی خواهان این هستیم که دستمزد ما کارگران نیز واقعی بشود. اگر نرخ ارز مرجع در 2400 تومان تثبیت شده است و به این معنا قیمت ارز دو برابر شده است و یا کالاهای دیگر چندین برابر افزایش قیمت داشته اند لذا قیمت کالای قابل عرضه ما کارگران یعنی نیروی کار نیز باید واقعی بشود. قطع سوبسید ارز و دیگر کالاها و در همین حال عدم افزایش حداقل مزد، معنای عملی اش این است که قرار است جای خالی  این سوبسیدها و پر کردن جای آنها در کل گردش اقتصادی کشور از دستمزد ما کارگران  تامین بشود و ما این اجازه را نخواهیم داد چرا که این یعنی فلاکت و گرسنگی و درماندگی مطلق ما کارگران برای گذران زندگی. این یعنی تحمیل مرگ به من کارگر و همسر و فرزندانم. همین الان به معنای واقعی کلمه میوه و شیر از سبد هزینه خانواده های کارگری بر افتاده است، من همین چند روز پیش برای درمان سرماخوردگی با دارو و ویزیت رویهم 50 هزار تومان هزینه کردم. البته خیلی وقت بود دکتر نرفته بودم و در عمل انجام شده ای قرار گرفتم. با این وضعیت، بر افتادن میوه و شیر از سفره من کارگر پیشکش، من کارگر دیگر قادر نیستم حتی فرزند خرد سالم را برای درمان امراض پیش پا افتاده ای نزد دکتر ببرم. این وضعیت غیر قابل تحمل است و به نظر من چنانچه فورا چاره ای برای آن اندیشیده نشود و قیمت نیروی کار مانند هر کالای دیگری واقعی نشود ما بدون تعارف و خودسانسوری باید بگویم که شاهد تلاطمات شدید اجتماعی خواهیم بود. هیچ جامعه ای و هیچ مردمی نمیتوانند نظاره گر مرگ و نابودی خود بشوند، این مسئله اراده گرایی صرف یک جامعه و یا من نوعی نیست، جامعه انسانی همچون ارگانیزم بدن یک انسان زنده و با غریزه ای هدفمند، برای بقایش و مقابله با خدشه هایی که بر آن وارد میشود عکس العمل نشان میدهد و اما این عکس العمل در جامعه انسانی عکس العملی زیر و رو کننده است. اینرا همه ما میدانیم.

اتحادیه آزاد کارگران ایران - 2/6/1392

 

در همين پيوند


click
راهي جز اعتصاب و تجمعات بـــــــــــزرگ کارگري باقي نمانده است

click
ترس روزافزون از جنبش کارگري: افشين اسانلو قرباني تازه ولاييان

click
کارگران ايران: ما اين ننـــــــــــــــــــگ را تحمل نخواهيم کرد
click
اعلام موجوديت جنبش آزاديخواهان صنعت نفت و هسته هاي رزمنده

click
چرا زبان اسانلو و اسانلوها را مي برند

click

>>Twitter

>>

 click

>>

 click

 

click
click
click
click
click
click

ایمانول کانت میگفت: "هر عمل غیر انسانی که در حق کسی صورت می گیرد، انسانیت را در من از بین می برد." این امر اخلاقی موتور حرکت جامعه مدنی نوین است که دیگر نمی خواهد دنیایی را، که در آن هر پنج ثانیه یک کودک از گرسنگی می میرد، تحمل کند

کتاب پيشنهادي

اصل چهل و چهار قانون اساسی: پایه ای برای مصادره ی دارایی هایِ به یغما رفته ی توده ها از سوی بازاریان بزرگ و بنیاد-موقوفه خواران فربه و پاسداران بالا جایگاه در درون نظام ولایت فقیه

نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بر پایه سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی با برنامهریزی منظم و صحیح استوار است. بخش دولتی شامل کلیه صنایع بزرگ، صنایع مادر، بازرگانی خارجی، معادن بزرگ، بانکداری، بیمه، تأمین نیرو، سدها و شبکه‏های بزرگ آبرسانی، رادیو و تلویزیون، پست و تلگراف و تلفن، هواپیمایی، کشتیرانی، راه و راه‏آهن و مانند اینها است که به صورت مالکیت عمومی و در اختیار دولت است. بخش خصوصی شامل آن قسمت از کشاورزی، دامداری، صنعت، تجارت و خدمات میشود که مکمل فعالیتهای اقتصادی دولتی و تعاونی است

از اصل ۴۵ قانون اساسی: پایه ای برای بازپس گرفتن دارایی های تاراج شده ی مردم ایران از دست اندرکاران سامانه ی ولایی در سی سال گذشته

انفال و ثروتهای عمومی از قبیل زمینهای موات یا رها شده، معادن، دریاها، دریاچهها، رودخانه‏ها و سایر آبهای عمومی، کوه‏ها، دره‏ها‏، جنگٌلها، نیزارها، بیشههای طبیعی، مراتعی که حریم نیست، ارث بدون وارث، و اموال مجهول‏المالک و اموال عمومی که از غاصبین مسترد میشود

سه ستون اقتصادي سامانه ولايي که در درازاي سي سال نزديک به هفتصد ميليارد دلارسرمايه هاي ملي را بر باد داده اند، نزديک به هشتاد درصد اقتصاد ايران را زير کنترل دارند. اين سه نيروعبارتند از تجار بزرگ، بنياد-موقوفه خواران فربه و پاسداران بالا جايگاه در درون نظام ولايي. دستياران برون مرزي آنان نيز انحصارهاي مالي-نظامي-نفتي بين المللي هستند.سرکوب جنبش هاي زنان و جوانان و کارگران و روشنگران، پوششي است براي اين چپاول همه سويه

 click

click
click
click
click
click
click
click
click
click
click
click

 
click

click
پس از انتخابات «جنگ تمام عيار» بر سر نفت

click
کنسرن ها نمي خواهند بازار ايران را از دست دهند
click
نبرد ولايي ها و پشت پرده هاي واردات در خلافت ايراني
click
فرياد کارگران: دلالان جامعه را گروگان گرفته اند
click
فدراسيون ترکيه ي بزرگ و کردهاي باختر آسيا
click
در ونزوئلا بورژوازي ملي نداريم، مشتي واردکننده و دلال داري
click
بهارا باش کاين خون گل آلود، برآرد سرخ گل چون آتش از خون
click
روشن انديشان آلمان: ما به جنگ «نــــــــــــــــــه» مي گوييم
click
آژيرها بلندتر به ندا در مي آيند
click
شاملو: همين بس که ياري اش مدهي، سواري اش ندهي
click
اعلام خطــــــــــــر، نيروهاي سياسي مشکوکي درکارند
click
صندوق بين المللي پول: خلافت ايراني «الگويي» براي کشورهاي نفت خيز
click
تاجران «اتاق بازرگاني ايران-امريکا» را خواب مي بينند
click
چه کساني در «خلافت خرافه و خون» زمامدارند
click
آيا کشتار چپگرايان در تونس «قانون اساسي مردمي» را نشان گرفته
click
دکتر محمد ملکي: پيرامون «جهل مقدس» و فرزندان ايران
click
جنبش مصر براي ايران کنوني چه آموزه هايي دارد
click
ترس روزافزون از جنبش کارگري: افشين اسانلو قرباني تازه ولاييان
click
چه کساني شرکت هاي نفتي را «خزنده» به ايران فرامي خوانند
click
دلالي «خودي ها» در بخش «نان و آب دار» نفتي-گازي
click
پايداري اکوادور، و کوشش براي پايان دادن به عصر استعمار
click
به قدرفدرتي زراندوزان جهاني مي توان پايان داد، دست در دست
click
تکان هاي تازه ي توده اي و مطالبه محوري
click
مترسک هاي سياسي، امپراتوري هاي ولايي، و يک راهکار
click
راهي جز اعتصاب و تجمعات بـــــــــــزرگ کارگري باقي نمانده است
click
عزت الله سحابي، دگرگوني هاي بنيـــــــــــادي و انتخابات استصوابي
click
هر که با بازار دربيافتد، ورمي افتـــــــــــــــــــــــــــــد
click
آيا عربستان و همدستانش، ايران را چون پاکستان خواهند بلعيد
click
کنشگري و برنامه گرايي در نبرد با خلافت خرافه گرا
click
دورخيز تازه، اين بار براي کودتاي «قانوني» و آشکار
click
به اين «کابوس ولايي» مي توان پايان داد
click
کشاکش ميان بيت رهبري، اتاق بازرگاني و دولت کودتا بر سر چيست
click
بدون فروپاشي «نظام انگلي-وارداتي» در بر پاشنه پيشين مي چرخد
click
چرا ابلاغ قانون ديگري توسط لازيجاني به جاي احمدي نژاد
click
عليرغم «تحريم هاي پرترفند»، واردات بيشتر و سود افزونتر دلالان
click
تنش هاي منطقه اي چه آماج هايي را پي مي گيرند
click
به بهانه بمب گذاري، «اشغال يک شهر بزرگ» در امريکا
click
نمي گذاريم اموال مان توسط آستان قدس به يغما رود
click
جنگ «پارلمان بازار» و «باند پينوشه ريشدار» در آستانه انتخابات
click
آيا لندن خواب «ديکتاتور» تازه اي در ايران مي بيند
click
خيانت هاي نوين «ميهن فروشان ولايي» در صنايع دريايي
click
خام فروشي نفتي-گازي به جاي سرمايه گذاري در صنايع ماشين سازي
click
اسقف اروپايي: بگذاريد سگان يکديگر را پاره کنند
click
روشنگري تکان دهنده نشريه آلماني درباره بمب گذاري ها و نقش سران
click
کارگران ايران: ما اين ننـــــــــــــــــــگ را تحمل نخواهيم کرد
click
اعلام موجوديت جنبش آزاديخواهان صنعت نفت و هسته هاي رزمنده
click
در آستانه انتخابات بر گرد سه خواست پايه اي نيرو بسيجيم
click
کنسرن هاي مالي-نفتي نظامي در کشورهاي رو به رشد «نوکر» مي خواهند
click
ترفندها و تزويرهاي «خلافت گرايان» درون و برون مرزي
click
انتخابات رياست جمهوري بي ترديد آبستن رخدادهاي حساسي خواهد بود
click
بزرگترين پايگاه درياي-هوايي جهان، و هشياري و امادگي ما
click
بازي بالايي ها براي گرم کردن تنور انتخابات و راهکارهاي توده اي
click
اخوان المسليمن هاي مصر در گدار ولايي ها گام مي نهند
click
جنون استعمارگري خطــــــــــري براي ايران و جهان
click
نيرد وارد برش نويني مي شود. پيش به سوي سازماندهي سراسري
click
جان زندانيان سياسي در خطر است. به ياري آنان بشتابيم
click
ترفند “رژيم فقها” و “دزدان ولايي” را مي توان خنثي کرد
click
چرا سلول انفرادي براي ستــــــــــــوده هاي ايران
click
چگونه اشرافيت نوين روحاني در ايران شکل گرفت
click
جنبش رو به رشد کارگري و توطئه هاي دزدان ولايي
click
جامعه ي ما آتش فشاني است خاموش
click
نبردهاي تير و مرداد: به اين رزمندگان مي توان باليــــــــــــــــد
click
مي خواهيم و مي توانيم ميهن خود را با قدرت از اين مهلکه نجات دهيم
click
از نهرو ها و ناصرهاي مردمي تا خامنه اي هاي ضدمردمي
click
دزدان دريايي در منطقه چه مي کنند و چه مي خواهند
click
از بهاري که گذشت پيداست، اين سال براي نيروهاي ملي و دمکرات نيکوست
click
وظايف سنگين نيروهاي ملي-دمکرات و جنبيش کارگري
click
طرحي براي برون رفت از بحران که مي توان بر گرد آن نيرو بسيجيد
click
جنگ افروزان جهاني و هيروشيماهايي که مي توانند بازخواني شوند
click
خيانت “اشرافيت” روحاني شيعه به منافع ملي را پاياني نيست
click
پيمان استراتژيک افغانستان و جنگ براي چيرگي بر بازارهاي آسيا
click
از “يک درصدي” هاي امريکايي تا “يک درصدي” هاي ايراني
click
چرا زبان اسانلو و اسانلوها را مي برند
click
فريادهاي فروهر در خيزش اسلام شهر: ضدانقلاب سران جمهوري اسلامي اند
click
کساني که “مال حلال” گرد آورده اند، با کارگران چه مي کنند
click
سه ترفند براي به بيراهه کشاندن و سرکوب نمودن جنبش رو به رشد
click
از “بهار عربي” تا “بهار نفت و خون” در کشورهاي نفت خيز
click
دريغ است ايران که ويران شود: بايد کاري کنيم کارســـــــــتان
click
آن گاه که دزدان بر سر “رانت نفت” به جان هم مي افتند
click
سفرهاي نوروزي نمايي از دگرديسي هاي اجتماعي-فرهنگي در ايران
click
رفسنجاني پس از خاتمي در “نظام” جاسازي تازه مي شود
click
نبردهاي اسفند ماه رژيم را به سوي حکومت نظامي آشکارتر کشانده است
click
الگويي براي زنان امروز و فرداي ما: “شخصيت سال” از شيلي
click
کرديه ها و ستوده ها، پيشاهنگان زنان ايران
click
در پشت پينوشه هاي ريش دار و بي ريش چه کنسرن هايي پنهان اند
click
خاتمي و انتخابات:  از کوزه همان برون تراود که در اوست
click
ايران اکونوميست به چه “جنايت” هايي اعتراف مي کند
click
هنري کيسينجر: اگر نفت را کنترل کنيم، ملت ها را کنترل کرده ايم
click
راهي دشوار براي بازسازي بازارهاي همگراي منطقه اي
click
چه دست هايي در خليج فارس بحران مي آفرينند
click
خيزش دوم آرام آرام خود مي نمايد
click
رفسنجاني و علائم انقلاب مشروطه ي تازه
click
تنها يک قلم: 850 هزار دلار براي “کشتن” جنبش وال استريت
click
تکــــــــــــــــان دهنده است، اما واقعيت دارد
click
از جنبش جهاني بياموزيم: فراخوان اعتصاب عمومي اتحاديه هاي کارگري

  • يادداشت هاي پيشين
  • يک اعتراف، يک نگاه، و يک پرسش
  •